خلاصة:
اگر چه افکار عمومی در قانون اساسی هیچ کشوری به صراحت پیش بینی نشده است، اما توانسته، نقش مهمی را در سیاست جنایی قضایی دولت های مختلف ایفا نماید. یکی از جنبه های تاثیرگذاری این پدیده در سیاست جنایی ایران، مباحث مربوط به کیفرگذاری برای رفتارهای مجرمانه است. این پژوهش با هدف مطالعه فقهی و حقوقی تاثیرگذاری افکار عمومی بر کیفرگذاری ها در سیاست جنایی قضایی ایران و با روش توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای صورت گرفته است.نگارند گان به این نتیجه رسیده اند، که افکار عمومی به عنوان یک فاکتور و معیار مهم کیفرگذاری، در سیاست جنایی قضایی ایران به حساب می آید و این مساله زمانی بیشتر جلوه گر است که افکار عمومی از جرم ارتکابی آگاه شده و نسبت به آن حساسیت پیدا کرده باشد. بطور کلی جرایمی نظیر: زنای به عنف، لواط، سب نبی، محاربه، افساد فی الارض، بغی، اهانت به ادیان و مذاهب قانونی، جرایم زیست محیطی و...از جمله جرایمی هستند که افکار عمومی بر کیفرگذاری آن ها، تاثیر داشته است.
Although no constitution has explicitly provided for public opinion in the constitution, it has been able to play an important role in the criminal justice policy of various governments. One of the influential aspects of this phenomenon in Iranian criminal policy is the discussion of penalties for criminal behavior. The purpose of this research is to study the impact of public opinion on the impact of public opinion on penalties in Iranian criminal justice policy using a descriptive-analytical method based on documentary and library studies. The report concludes that public opinion as An important factor and punishment criterion is considered in Iranian criminal justice policy, and this is especially evident when public opinion is aware of the crime and is sensitive to it. Generally crimes such as adultery, sodomy, prophecy, moharebeh, corruption on earth, rebellion, insults to religions, environmental crimes, etc. are crimes whose public opinion has affected their punishment.
ملخص الجهاز:
بنابراین در آن نوع از قانونگذاری که افکار عمومی را بیش از حد مورد توجه قرار میدهد، علیرغم نتایج و آثار مثبتی که به همراه دارد، همواره در معرض یک خطر بزرگ است و آن این که دچار پدیده عوام گرایی کیفری ١ شود و این نیز به نوبه خود میتواند جنبه ای منفی برای یک نظام حقوقی تلقی شود.
نکته قابل توجه آن که ، در میان تحقیقات قبلی، تحقیقی مشابه تحقیق حاضر، که به نقش افکار عمومی و اثرگذاری آن در سیاست جنایی قضایی ایران پرداخته باشد، یافت نشد، بر همین اساس ، با توجه به موضوع ، نزدیک ترین تحقیقات صورت گرفته در این مورد، انتخاب و خلاصه ای از آن ها در ادامه آورده میشود: فرجیها و مقدسی (١٣٩٣) در مقاله ای تحت عنوان « جلوه های عوام گرایی در سیاست های کیفری مواد مخدر»، ضمن اشاره به این که عوام گرایی یکی از عوامل تاثیرگذار بر چگونگی شکل گیری سیاست کیفری کشورها در دهه های اخیر محسوب شده ، به این مساله هم اشاره کرده اند، که در خصوص مواد مخدر کاربرد سیاست کیفری عوام گرا پیشینه ی طولانی دارد و افکار عمومی هم به این برخوردها توجه ویژه ای داشته و از آن حمایت کرده است .
پرونده های متعددی در این خصوص وجود دارد، که جریحه دار شدن احساسات افکار عمومی و نشان دادن واکنش نسبت به آن ها، باعث شده که مقنن در قانون مجازات اسلامی مصوب ١٣٩٢ تغییراتی را در مواد مختلف راجع به زنا و اقسام آن از خود نشان بدهد.