خلاصة:
هدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشی آموزش مهارت زندگی بر مبنای هوش چندگانه بر بهبود عملکرد (هوش) کودکان پیشدبستانی تهران میباشد. این پژوهش بر حسب هدف تحقیقی کاربردی است و روش تحقیق نیمهآزمایشی با گروه پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل میباشد. جامعهی آماری پژوهش شامل نوآموزان پیشدبستانی (5 الی 6 ساله) منطقه دو شهر تهران و روش نمونهگیری در دسترس است که حجم نمونه، 24 نفر تعیین شد. پرسشنامه هوش گاردنر برگرفته از ابعاد هوش کودک (شامل منطقی ـ ریاضی، فضایی، زبانی ـ کلامی، بدنی ـ جنبشی، میانفردی، درون فردی، موسیقیایی، طبیعتگرا) که شامل 80 سؤال میباشد و این پرسشنامهها توسط محقق و به کمک مربیان کودکان تکمیل شده است. دادههای حاصل با تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیهوتحلیل شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که آموزش مهارتهای زندگی بر مبنای هوش چندگانه بر بهبود عملکرد (هوش) کودکان پیش از دبستان اثر معناداری دارد.
The purpose of this study was to see the effectiveness of life skills education based on multiple intelligence on improving the performance (intelligence) of preschool children in Tehran. The present research is based on the objective of an applied research, and the method of research is semi-experimental with the experimental and control group. The statistical population of the study consisted of pre-school students (5 to 6 years old) in Tehran 2nd district and a sampling method was available that 24 subjects were selected. In order to identify the factors, inferential statistics and SPSS software were used. The researchers used Gardner's multiple intelligence questionnaire derived from dimensions of intelligence (Logical-Mathematical, Visual-Spatial, Verbal-Linguistic, Body-Kinesthetic, Intra Personal, Interpersonal, Musical-Rhythmic, Naturalistic) that includes 80 questions and each question is about a dimension of intelligence. These questionnaires were completed by the researcher and the children's teachers. The results of the research indicate that life skills training based on multiple intelligence has an impact on improving the performance (intelligence) of pre-primary children.
ملخص الجهاز:
اثربخشي آموزش مهارت هاي زندگي بر مبناي هوش چندگانه بر بهبود عملکرد (هوش ) کودکان پيش دبستاني شهر تهران کارشناسي ارشد علوم تربيتي ، داتشکده علوم انساني ، دانشگاه آزاد سحر تيماج چي واحد علوم تحقيقات ، تهران ، ايران .
چکيده هدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشي آموزش مهارت زندگي بر مبناي هوش چندگانه بر بهبود عملکرد (هوش ) کودکان پيش دبستاني تهران ميباشد.
Hanley, Fahmie & Heal 4.
Hastie, Johnson & Rudisill 2.
با توجه به برقرار بودن مفروضه هاي تحليل واريانس جدول زير نتايج اين آزمون را نشان مي دهد: (به تصویر صفحه مراجعه شود) بر اساس نتايج جدول ، در سطح خطاي ٠/٠٥، مقدار سطح معناداري آماره F به دست آمده براي متغير هوش کودکان (شامل منطقي – رياضي، فضايي، زباني – کلامي، بدني - جنبشي، ميان فردي، درون فردي، موسيقيايي، طبيعت گرا) بيشتر از ٠/٠٥ است و بنابراين بين دو گروه آزمايش و کنترل در مرحله ي پيش آزمون تفاوت معنيداري وجود ندارد.
با توجه به نتايج پيش آزمون و پس آزمون ميتوان بيان کرد، ميانگين متغير هوش کودکان (شامل منطقي – رياضي، فضايي، زباني – کلامي، بدني - جنبشي، ميان فردي، درون فردي، موسيقيايي، طبيعت گرا) در گروه آزمايش بعد از قرار گرفتن در معرض متغير مستقل (آموزش مهارت زندگي بر مبناي هوش چندگانه ) بيشتر شده است .
بحث و نتيجه گيري پژوهش حاضر با هدف بررسي اثربخشي آموزش مهارت هاي زندگي برمبناي هوش هاي چندگانه بر بهبود عملکرد کودکان پيش دبستاني شهر تهران بود.