خلاصة:
هدف از این پژوهش، مطالعه نقش مولفههای رهبری سازمانی و فرهنگ سازمانی بر تسهیم دانش ضمنی در بین کارکنان کتابخانههای دانشگاههای دولتی ایران است. روش: پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری دادهها، از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه کتابدارانی است (600نفر) که در حال حاضر، در کتابخانههای دانشگاههای دولتی سطح یک کشور مشغول به فعالیت هستند. جامعه نمونه پژوهش، شامل 230 نفر بودند که به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. دادههای لازم برای تحقیق حاضر، از سه پرسشنامه محقق ساخته رهبری سازمانی، فرهنگ سازمانی و تسهیم دانش ضمنی با تعداد 63 سوال، جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون اسپیرمن و روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSSو PLS استفاده شد. نتایح: نتایج نشان داد؛ رابطه ی مثبت و معنی داری بین رهبری سازمانی با ابعاد (توانمند سازی گروهی، تیم سازی، مربی گری، خود ارزیابی مستمر و بهبود مستمر عملکرد) و فرهنگ سازمانی با ابعاد (انسجام و هماهنگی، مشتری مداری، یادگیری سازمانی، نیت و جهت استراتژیک و چشم انداز) با تسهیم دانش ضمنی دارد. براساس نتایح پژوهش، مولفههای رهبری سازمانی و فرهنگ سازمانی برتسهیم دانش ضمنی موثر بوده و نقش اساسی درتوانمندسازی کارکنان در انجام فعالیتهای سازمانی، کسب مهارتهای لازم، نوآوری و خلاقیت، آینده نگری، افزایش بهره وری، وحدت سازمانی، کسب مزیت رقابتی پایدار و تعلق خاطر به سازمان میشود
. In current research, the role of organizational leadership and culture factors on tacit knowledge sharing among library staff in Iranian government universities has been examined.Method: The research is practical regarding the purpose, and scanning in terms of data collection method. The statistical population of this research includes all librarians (600 person), working in the libraries of state first level universities in Iran. The sample population of the study consists of 230 person who were selected by simple random sampling. Required data were collected by three questionnaires according to the organizational leadership, organizational culture and tacit knowledge sharing with 63 questions. Analysis of obtained results was performed using Spearman test and structural modalities applying SPSS and PLS software . Results: The analysis of the results have shown that these is a positive and significant relationship between organizational leadership and dimensions (group empowerment, team building, coaching, continuous self-assessment and continual performance improvement), and organizational culture with dimensions (coherence and coordination, customer orientation, Organizational learning, strategic direction and intention, and vision) with the sharing of tacit knowledge. Based on the research findings, the factors of organizational leadership and culture can affect tacit knowledge sharing. Moreover, it has an essential role on staff empowerment in conducting institutional affairs, achieving necessary skills, innovation and creativity, foresight, increasing the efficiency, constitutional unity, gaining a stable competitive advantage and belonging sense to the organization
ملخص الجهاز:
در عصر ______________________________________________________________ 1 polanyi 2 Mason & mccrory 3 Edwards کنوني دارايي سازمان ها دانش منابع انساني آن سازمان است تسهيم دانش به ارائه اطلاعات کار و دانش جهت همکاري و کمک به ديگران به منظور حل مشکلات و گسترش ايده هاي نوين ميپردازد و به سياست ها و فرآيندها اشاره ميکند (وانگ ونو ١، ٢٠١٠) از آنجا که به اشتراک گذاري دانش شامل تعاملات اجتماعي بين کارکنان ميشود و چنين تعاملات تحت تأثير روابط بين افراد قرار دارد سرمايه اجتماعي و کارکنان نقش مهمي در شکل گيري دانش به اشتراک گذاشته شده دارد (هانگ ٢و ديگران ٢٠١١) تسهيم دانش ابزاري بنيادين در راستاي به کارگيري دانش ، ايجاد نوآوري و کاربرد آن در سازمان و در نهايت دستيابي به مزيت رقابتي است (پيلي ٣، ٢٠١٢) تسهيم دانش به عنوان مهم ترين فرايند و همچنين به عنوان سنگ بناي مديريت دانش شناخته شده است (گانجسواري٤، ٢٠١٥) که ميتواند دانش جمعي و فردي را به دانش سازماني تبديل کند و بدين طريق پايگاه دانش سازماني با دانش کارکنان هماهنگ شوند خروجي مهم تسهيم دانش ، خلق دانش جديد و نوآوري است که به طور ويژه عملکرد سازماني را بهبود ميبخشد (ابراهيم و هوک هينگ ٥، ٢٠١٥) سياست ها در مراکز آموزش عالي به گونه اي بايد تدوين شود که هدف احتکار دانش نباشد بلکه تسهيم سازي دانش هدف باشد اين تغييرات وجود رهبراني است که مورد احترام و تقليد اعضا هستند و به طور آشکار اين رهبران به عنوان مبلغان دانش عمل ميکند در خلق فرهنگ مناسب اشاعه دانش ، نقش مديران مهم است آنها بايد محيط هايي خلق کنند که اعضا همديگر را درک و ابراز همدردي کنند بنابراين ميتوان گفت بزرگ ترين چالش تغيير فرهنگ از "دانش قدرت است " نميباشد بلکه " تسهيم سازي دانش قدرت است ".