خلاصة:
تاریخ گویای این حقیقت است که زمانی که امپراطوریهای باستانی درگیر جنگ» زیاده خواهی و تجاوز به دیگر کشورها
و ملل بودند و حیات بشری برای سلاطین فاتح و کشورگشا ارزشی نداشت» اراده خداوند بر این قرار گرفت که بشریت
بتواند با آغاز رسالت پیامبران الهی و ترویج ادیان توحیدی از زنجیرهای اسارت هم نوعان خود رهایی یابند و طعم شیرین
صلح و ایمان را بچشند. آموزه های اسلام نه فقط ارزشهای حیات انسانی را احیا کرد بلکه با جامعیت و پیشتازی و پا کمک
از معنویت به تشریح حقوق حیوانات و گیاهان پرداخحت و همگان را به رعایت آن ترغیب و تشویق کرد. مطالعه فلسفه حیات
و بویژه آموزه های برجسته و بی نظیر اسلام راجع به حقوق گیاهان ما را به این نکنه رهنمون می کند که برای داشتن آرامش
و سلامت روانی و جسمی باید به حقوق دیگر موجودات از جمله حیوانات و گیاهان احترام گذاریم و جهان را به مکانی زیبا
برای زیستن مبدل نمائیم. در این پژوهش قصد داریم به جایگاه حقوق گیاهان از منظر فقه غنی اسلام بپردازیم.
ملخص الجهاز:
در آموزه هاي ديني همه اديان توحيدي، بشر نماينده خدوند در اين کره خاکي معرفي شده که وظيفه دارد در حفاظت از نعمات و عطاياي الهي از جمله محيط زيست و گياهان بکوشد و از تخريب و نابودي آنها که اسراف نيز محسوب مي شود بپرهيزد (ولايي، ١٣٨٨، صص ٢٢ و ٢٣).
در قرآن کريم از کشاورزي و کاشت گياهان سخن گفته شده و اين دو را اعمالي ارزشمند معرفي گفته شده و فقها در طول تاريخ فقه اسلامي در باب آن احکام جالبي را استنباط و تدوين کرده اند که در خور تأمل است (حسيني، ١٣٨٢، ص ٢٤) از جمله قاعده لاضرر که مقرر ميدارد که ايجاد آلودگي در محيط زيست و انهدام گياهان که موجب تضرر عموم بشريت ميگردد از مصاديق بارز ضرر بوده که از نظر اسلام عملي ممنوع و قابل سرزنش است (عرب احمدي و ديگران ، ١٣٩٥، ص ٤٤).
همينطور ميتوان از قاعده ضمان به عنوان ابزار نيرومند حفاظت از طبيعت و گياهان بهره گرفت (موسوي ، ١٣٩٥، ص ٢١٢) بدين ترتيب ميتوان همگان را با استفاده از شاخصه هاي فرهنگي به رعايت حقوق گياهان تشويق کرد و حيات مجدد محيط زيست را شاهد بود (طيبي و ديگران ، ١٣٩٥، ص ١٠٣) به عبارت ديگر در اسلام محيط زيست امانتي است در يد انسان که از آن به استفاده توام با مسئوليت پذيري توصيه شده تا تکامل معنوي و قرب رحمت حق را موجب شود(فهيمي و ديگران ، ١٣٩٣، ص ٨٥).