خلاصة:
موضوع این مقاله ناظر بر مطالعه رابطه ادراک از کیفیت حکمرانی و سرمایه اجتماعی است. در این مقاله ادراک از کیفیت حکمرانی سازه مستقل و سرمایه اجتماعی سازه وابسته در نظر گرفته شده است. جمعیت آماری این پژوهش زنان 18 تا 64 ساله شهر کرج است. حجم نمونه 406 نفر است که با روش نمونهگیری احتمالی خوشهای، از بین زنان ساکن در مناطق دهگانهی شهرداری کرج انتخاب شدهاند. برای داوری درباب فرضیات تحقیق، از روش رگرسیون خطی استفاده شده است. ایعاد سرمایه اجتماعی در این پژوهش اعتماد (بعد ذهنی) و مشارکت اجتماعی (بعد عینی) در نظر گرفته شده است. یافتههای تجربی نشان میدهد ادراک از کیفیت حکمرانی با میزان اعتماد زنان رابطه معنادار دارد. ضریب همبستگی رگرسیون معادل 53.4 و نسبتی از تغییرات متغیر اعتماد که توسط ادراک از کیفیت حکمرانی تبیین شده است، نزدیک به 29 درصد است. شواهد تجربی همچنین رابطه بین درک از کیفیت حکمرانی زنان و مشارکت اجتماعی را با ضریب 17 درصد تایید میکند. نسبتی از واریانس متغیر مشارکت اجتماعی که متغیر ادراک از کیفیت حکمرانی تبیین کرده است، برابر با 3 درصد است. به بیان دیگر، بر اساس نتایج پژوهش، هرچه ادراک زنان از کیفیت حکمرانی مثبتتر باشد، میزان سرمایه اجتماعی ایشان در هر دو بعد ذهنی و عینی بالاتر است.
ملخص الجهاز:
در بعد مشارکت اجتماعي ، مشارکت بنابراين بر مبناي شواهد ارائه شده در بالا، ميتوان سوال تحقيق را به صورت زير بيان کرد که : چرا ميزان سرمايه اجتماعي در بين زنان شهر کرج پايين است .
از ديد پاتنام ميزان حمايت نظام سياسي از مشارکت اجتماعي و جامعه مدني، ميزان آزادي تامين شده براي شهروندان از سوي حکومت ، ميزاني که حاکميت قابل اعتماد به نظر ميرسد، سياست هايي که به توزيع برابر منابع بين شهروندان ميانجامد و مسايلي از اين قبيل ، مواردي هستند که ميتوانند در ميزان سرمايه اجتماعي جوامع تاثيرگذار باشند و بايد در خصوص آن تحقيق و بررسي بيشتري انجام شود (ر.
اکنون با الهام از استدلال تئوريک ارايه شده، دستگاه نظري پژوهش حاضر به صورت زير صورتبندي ميشود: (به تصویر صفحه مراجعه شود) مشارکت اجتماعي مطابق اين دستگاه نظري، ادراک از کيفيت حکمراني، شرط عّلي براي سرمايه اجتماعي است .
بدين ترتيب شواهد تجربي نشان ميدهد که در شهر کرج، بين ميزان ادراک از کيفيت حکمراني زنان و ميزان اعتماد ايشان هم تغييري منظم وجود دارد که اين گزارهي مشاهدهاي با فرضيه اول پژوهش حاضر سازگار است .
يافته هاي ميداني پژوهش حاضر نشان ميدهد که ادراک از کيفيت حکمراني زنان با ميزان اعتماد و عضويت و مشارکت انجمني ايشان رابطه معنادار و مثبت دارد.
به اين معنا که هرچه زنان شرکت کننده در تحقيق ، ارزيابي بهتري از کيفيت حکمراني داشته اند، ميزان سرمايه اجتماعي آنان در دو بعد اعتماد و عضويت و مشارکت انجمني نيز بيشتر بوده است .