خلاصة:
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر سازههای جامعهشناختی بر سلامت اجتماعی انجام شده است. پژوهش حاضر با توجه با ماهیت دادهها کمی و از نظر شیوه اجرا از نوع پیمایش میباشد. جامعه آماری شهروندان 18 سال به بالای شهر کاشان و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر میباشد که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و تصادفی انتخاب شد. چارچوب نظری پژوهش حاضر را ترکیبی از نظریات دورکیم، بوردیو، آرمسترانگ و کییز تشکیل دادهاند. ابزار مورداستفاده در جمعآوری دادهها پرسشنامه میباشد، به منظور به دست آوردن روایی پرسشنامه از روش روایی صوری و به منظور بررسی پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و ضریب قابلیت اعتماد ترکیبی استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار Spss و مدلسازی معادلات ساختاری کوواریانس محور Lisrel و واریانس محور PLS صورت گرفت و به منظور بررسی عوامل مؤثر بر سلامت اجتماعی از آزمون همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای «سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی، حمایت اجتماعی و دینداری» رابطه مستقیم و معنادار و متغیر «احساس بیهنجاری» رابطه معکوس و معناداری با سلامت اجتماعی دارند. همچنین نتایج حاصل از مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که بیش از یکسوم (36%) تغییرات سلامت اجتماعی توسط مجموع متغیرهای مستقل تبیین میشود.
The aim of this study was to investigate the effect of sociological structures on social health. This study is quantitative and survey research. The statistical population of citizens 18 years and older in Kashan and the sample size based on Cochran's formula is 384 people who were selected by multi-stage and random cluster sampling. The theoretical framework is a combination of the theories of Durkheim, Bourdieu, Armstrong and Keys. The tool used in data collection is a questionnaire. In order to obtain the validity of the questionnaire, face validity method was used and in order to evaluate the reliability of the questionnaire, Cronbach's alpha coefficient and composite reliability coefficient were used. Data were analyzed using Spss, Lisrel and PLS. The results showed that the variables of "social capital, cultural capital, social support and religiosity" have a direct and significant relationship and the variables of "feeling abnormal" have an inverse and significant relationship with social health. Also, the results of structural equation modeling showed that more than one third (36%) of social health changes are explained by the sum of independent variables.
ملخص الجهاز:
همچنين مفهوم سلامت 2 اجتماعي به عنوان بعد مهم ديگر سلامت در سال هاي اخير توسط سازمان جهاني بهداشت مطرح شده است و اين بدين معناست که براي دسترسي به سلامت کامل ، تنها سلامت جسمي و رواني کافي نيست ، بلکه از آنجا که انسان در محيط اجتماعي زندگي ميکند، سلامت اجتماعي نيز ضروري است (امينيراراني و همکاران ، ١٣٩٠: ٢٠٥).
در واقع سازمان بهداشت جهاني ضمن توجه دادن کشورها در راستاي تأمين سلامت رواني، جسماني و اجتماعي اعضاي جامعه بر اين 1 Miringoff & Miringoff 2 World Health Organization (WHO) نکته تأکيد دارد که هيچ کدام از ابعاد سلامتي بر ديگر ابعاد آن برتري ندارد، رشد و تعالي جامعه در گرو تندرستي آن جامعه است و شناسايي عوامل تعيين کننده و مرتبط به آن در جهت سياست گذاري و برنامه ريزي در سطوح خرد و کلان جامعه از ديدگاه سه بعد جسمي، رواني و اجتماعي از مسائل اساسي هر کشوري محسوب ميشود (مرندي، ٢٠:١٣٧٩).
بر اساس مدل نظري سلامت اجتماعي کييز، فرد سالم از نظر اجتماعي زماني عملکرد خوبي دارد که زندگي را به صورت يک مجموعه معنيدار، قابل فهم و بالقوه براي رشد و شکوفايي دانسته و احساس کند که به جامعه تعلق دارد، از طرف جامعه پذيرفته ميشود و در پيشرفت آن سهيم است .
سلامت اجتماعي در اين مفهوم ، بازتاب درک افراد از تجربياتشان در محيط اجتماعي ميباشد که به صورت يک مجموعه معنيدار، قابل فهم ، داراي نيروي بالقوه براي رشد و شکوفايي همراه با اين احساس است که متعلق به جامعه ميباشد و خود را در اجتماع و پيشرفت آن سهيم ميداند (کييز و شاپيرو١، ٢٠٠٤: ٣٥٢؛ راد و همکاران ، ١٣٩٤: ١٤٩ و ١٥٠).