خلاصة:
در دوران پهلوی چندین گفتمان و خردهگفتمان بهطور همزمان در حوزه تجسمی ایران حاکم بود که یکی از آنها خردهگفتمان گرافیک انقلاب میباشد. این خردهگفتمان انتقادی، حول دال مرکزی امام خمینی قدس سره شکل گرفت و با طرد رقبای خود توانست آرامآرام صورتبندی و با پیروزی انقلاب اسلامی به گفتمان مسلط جامعه ایران تبدیل شود. مسئله اصلی پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مبانی کلامی امام خمینی قدس سره در تکوین این خردهگفتمان است. از اینرو، جستار حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که خردهگفتمان گرافیک انقلاب اسلامی چگونه براساس اندیشههای امام خمینی قدس سره شکل گرفت؟ روش کلی این پژوهش، تحلیلی تاریخی است که با استفاده از روش تحلیل کیفی، نظریه گفتمان و منابع کتابخانهای انجام شده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که امام خمینیقدس سره، به عنوان دال مرکزی خردهگفتمان انقلاب اسلامی موجب مفصلبندی مفاهیمی در اطراف خود شد که این مفاهیم موجب صورتبندی یک خردهگفتمان در حوزه گرافیک ایران گشت.
During the Pahlavi era, several discourses and sub-discourses dominated the visual field of Iran at the same time, one of which is the graphic sub-discourse of the revolution. This critical sub-discourse was formed around the central signifier of Imam Khomeini (R) and by rejecting its rivals, it was able to be slowly formulated and become the dominant discourse of Iranian society with the victory of the Islamic Revolution. The main issue of the present study is to investigate the effect of Imam Khomeinichr('39')s theological principles on the development of this sub-discourse. Hence, the present article seeks to answer the question: How the graphic sub-discourse of the Islamic Revolution was formed based on the ideas of Imam Khomeini? The general method of this research is a historical analysis that has been done using qualitative analysis, discourse theory and library resources. The findings of the research indicate that Imam Khomeini, as the central signifier of the sub-discourse of the Islamic Revolution, elaborated the concepts around him, which led to the formation of a sub-discourse in the field of Iranian graphics.
ملخص الجهاز:
در نوشتار حاضر، بيانات امام خميني+ بهعنوان بسترهاي سياسي ـ اجتماعي خردهگفتمان گرافيک انقلاب مفروض است و بنابراین به چگونگي صورتبندي اين خردهگفتمان به دور نقطه کانوني پرداخته ميشود، سپس به بررسي عناصر گفتماني، مانند: دقايق، مفصّلبندي، ضديت و غيريت، زنجيره همارزي و موقعيت سوژهاي پرداخته ميشود، تا به کمک آنها ساختار اين خردهگفتمان مشخص گردد.
پيشينه پژوهشي تحقيق باید دانست در حوزه گرافيک انقلاب، پژوهشهايي انجام يافته است که به مهمترين آنها اشاره ميشود: کتاب گرافيک انقلاب، (گودرزي، 1390) کتاب ده سال با طراحان گرافيک انقلاب اسلامي، (عالي، 1367) مقالات «تاريخ هنر پوستر در دهه نخست انقلاب اسلامي»، (عالمي، 1396) «مطالعه تطبيقي اعلانهاي سياسي ايران و لهستان در سالهاي 1355 ـ 1365/ 1945 ـ 1970»، (حسيني و عطاريان، 1397) «گرافيک و انقلاب اسلامي»، (شکيب، 1368) «انقلاب در طراحي گرافيک»، (زاهدي، 1392) «گرافيک انقلاب در جستجوي هويت فرهنگي»، (عالي، 1369) «گرافيک انقلاب قبل از انقلاب 1335 تا 1357»، (حسيني، 1391) «مطالعه تطبيقي المانهاي پوسترهاي جنگ تحميلي در ايران و جنگ جهاني دوم در لهستان»، (رحماني، 1398) «هنر انقلاب، انقلاب هنر»، (گودرزي، 1388) «گرافيک سياسي معاصر ايران»، (آقا قليزاده، 1377) «نقش گرافيک در تحولات سياسي»، (کسايي، 1385) «گنجينه سرشار استعاره: نقش هنرهاي گرافيکي در انقلاب ايران»، (چلکووسکي، 1383) «تأملاتي درباره پوستر سياسي در ايران»، (عناصري، 1385) «بررسي نشانهشناختي اعلان از ظهور انقلاب اسلامي ايران تا 1380»، (اماميفر و ديگران، 1389) اشاره کرد.
نوآوري و وجهتمايز پژوهش حاضر، تکوين خردهگفتمان گرافيک انقلاب براساس چارچوب نظري تحليل گفتمان لاکلا و موف و مفروض دانستن امام خميني+ و انديشههاي ايشان بهعنوان دال مرکزي اين خردهگفتمان است، بهصورتيکه بيانات و فرمايشات ايشان توسط طراحان گرافيک از نظام نشانهاي زباني تبديل به آثاري در نظام نشانهاي تصويري شده و با مفصّلبندي دقايق و نشانهها، خردهگفتمان گرافيک انقلاب تکوين يافته است.