خلاصة:
ایران و عربستان به عنوان دو کشور بزرگ منطقه خلیج فارس، در نزدیک به یک قرن از شکل گیری مناسبات شان، الگوهای رفتاری متفاوتی را در روابط میان خود تجربه کرده اند. پس از انقلاب اسلامی، تهران و ریاض که تا قبل از آن به واسطه برخی اشتراکات هویتی و الزامات نظام بین الملل در پیوند با یکدیگر بودند، رو در روی یکدیگر قرار گرفتند. در این زمان علاوه بر هم خوردن نظم و موازنه قدرت در منطقه، هویت جدید ایران از سوی سعودی به عنوان چالشی به مشروعیت مذهبی خود تلقی شد. این مقاله به دنبال آن است تا بررسی کند کدام عوامل موجب شده تا روابط این دو بازیگر از دوستی و همکاری، به سمت تنش و تعارض برود و این سوال طرح شده است که «عوامل موثر بر الگوهای کنش رقابتی ایران و عربستان در دهه اول انقلاب کدامند و چه پیامدی برای این روابط داشتند؟». پاسخ نگارنده این است که «عوامل هویتی، ژئوپلیتیکی و ساختاری مهمترین عوامل در شکل دهی به روابط ایران و عربستان در دهه اول انقلاب بوده و تلاقی رقابت های هویتی و ژئوپلیتیکی در کنار فشارهای ساختاری منجر به شکل گیری الگوی رقابتی-تعارضی در این روابط شد.» روش این مقاله توصیفی-تحلیلی است و از دو نظریه اجتماعی و مادی به عنوان بستر نظری استفاده شده است.
Islamic Republic of Iran and Saudi Arabia as two of the powerful countries in the Persian Gulf region have experienced various behavioral patterns in their interrelationship. After the Islamic Revolution, Tehran and Riyadh, which used to be bonded together due to some common identity and international system necessities, started facing each other. On the one hand, this resulted in disorder and imbalance of power in the region. On the other hand, the new identity of Iran was regarded as a challenge to Saudi Arabia’s religious legitimacy. In the current article it has been tried to identify the factors which led to tension and opposition between the two actors which were once collaborative and friendly; it has also been asked “what were the determining factors of the competitive action between Iran and Saudi Arabia in the first decade after the Revolution, and what were the consequences?” An answer to the question has been offered; “identity, geopolitical, and structural factors shaped the relationship between the two countries over the first decade after the Islamic Revolution and the confluence of the identity and geopolitical competition along with the structural pressure formed the competitive-oppositive patterns in their interrelationship.” This article is of descriptive-analytical approach and two material and social theories have been used as the theoretical basis of the article.
ملخص الجهاز:
پاسخ نگارنـده ایـن اسـت کـه «عوامـل هویتی، ژئوپلیتیکی و ساختاری مهم ترین عوامل در شکل دهی به روابط ایران و عربستان در دهه اول انقلاب بوده و تلاقی رقابت های هویتی و ژئوپلیتیکی در کنار فشارهای ساختاری نظام بـین الملل منجر به شکل گیری الگوی رقابتی-تعارضی در این روابط شد.
در نتیجـه ، ضـمن اثرپـذیری از نفـوذ ایدئولوژیک ایران در جمعیت شیعه نشین ، سـعودی هویـت جدیـد ایـران را چالشـی بـه مشروعیت مذهبی خود تلقی کرد (سطح دوجانبه ) و نظم موجود در منطقـه و نظام هـای محافظه کار (سطح منطقه ای) و هم پیمان با غرب (سـطح بین المللـی) مـورد سـوال قـرار گرفت .
رویکرد سعودی در ایـن دوره را نیز میتوان حول این محورها بر شمرد: ١- جلب حمایت آمریکا؛ ٢- امنیـت جمعـی و رهبـری اعـراب در قالـب شـورای همکاری خلیج فارس ؛ ٣- ایجاد موازنه و تضعیف ایران با حمایـت از عـراق در جنـگ ؛ ٤- مقابله با دگرگونی، و حمایت از دولت های محافظه کار؛ و ٥- بهره گیری از نفت برای به چالش کشیدن توان ایران .
در حـالی کـه در سـطح کلان مسایل بین المللی متاثر از رقابت های دو قطب قرار داشـت ، در سـطح منطقـه ای، از پیروزی انقلاب تا دهه ٩٠، این کنش و واکنش از سوی عربستان و عراق در برابـر ایـران بود.
٥. رقابت های منطقه ای ایران و عربستان سعودی علاوه بر سطح روابط دوجانبه ، مسایل منطقه ای نیز از عوامل رقابت میان تهران و ریـاض در این دوره بود.