خلاصة:
چکیده هر گونه اقدامی در راستای تغییر و اصلاح جنبهای از جنبههای فکر، عقیده، رفتار و اخلاقِ انسان، نیازمند شناخت شاخصههای بنیادی و به کارگیری اصول و فنون هماهنگ و مستلزم در دست داشتن نقشهی راه است. قرآنکریم به منظور ایجاد تحول و دگرگونی در باورهای ناصحیح انسان و جایگزینی عقاید صحیح به جای آن، بر مبانی ویژهای تکیه دارد. این مجموعهی وحیانی ضمن هماهنگی کامل با مهمترین ویژگیهای انسان و تمرکز بر اساسیترین لایههای وجود وی، تلاش گستردهای را در جهت احیای سرمایه-های بنیادین به کار میگیرد و اندیشهی اعتقادی او را به میزان قابل توجهی تحتالشعاع قرار میدهد. اصلاح باورهای انسان در همهی زمانها مستلزم شناخت صحیح مبانی مذکور است و غفلت از آنها، جریان صحیح تحول عقیده را دشوار میسازد. بر این اساس بررسی و شناخت مبانی مرتبط با مسألهی تحول عقیده از منظر قرآنکریم، چشمانداز تربیتی روشنی در پیش روی انسان قرار داده و بسترهای لازم جهت پیمودن فرایند تحول باورهای ناصحیح در مقیاس جوامع بشری را برای او فراهم خواهد کرد. از این رو نویسنده در این پژوهش پس از بررسی مفهوم تحول عقیده، مهمترین مبانی قرآنکریم در تحول عقیدهی انسان را به دو بخش فطری و عقلی تقسیم نموده و به تبیین مؤلفههای هر کدام از این دو خواهد پرداخت.
ملخص الجهاز:
از چه خصوصیت و خاصیتی برخوردارند که قرآنکریم به منظور هدایت انسان و سعادت او بر این امور تکیه کرده و هرگونه تلاشی در جهت تغییر عقیدهی انسان بدون در نظر گرفتن ابعاد فطری او را بینتیجه میداند؟ اشتمال فطرت بر مهمترین موضوعات عقیدتی سبب متمایز شدن این بعد از ابعاد وجود انسان شده و آن را به تکیهگاهی معتبر در مسألهی تحول عقیده تبدیل کرده است؛ به عبارت دیگر فطرت انسانی از یک سو منادی توحید 1 ، مدافع وحی و نبوت، مبلّغ معاد و سرانجام ناشر پرچم اسلام و خطوط کلی اصول دین بوده است(جواديآملي، فطرت در قرآن، ص60) و از سوی دیگر در مقیاسی وسیعتر، نه تنها مربوط به مباحث اعتقادی، بلکه مربوط به مجموعة معارف دین اعم از عقاید، اخلاق و احکام فطری انسان است و ریشه در سرمایههای درونی او دارد.
بنابراین سؤال این است که آیا گرایش به معبود و پرستش موجود برتر ریشه در فطرت انسان دارد یا امری فرعی، مقطعی و مبتنی بر برخی از ویژگیهای شخصی است؟ همچنین اگر خداشناسی و خداجویی امری اصیل و مبتنی بر فطرت است، قرآنکریم چگونه از این تمایل درونی در جهت تحول عقیده بهره میگیرد؟ خداوند متعال در آیهای از قرآنکریم میفرماید:«وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَني آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلينَ» 2 - گرچه طنیت پاک آدمی، قابلیت دستیابی به عقاید صحیح و ظرفیت پذیرش آنها را در خود دارد، اما در مواردی به دلیل غرق شدن در امور دنیوی و وابستگیهای افراطی به نعمتهای محدود مادی، از موضوعات حقیقی باز میماند و با دست خویش بر فطرت و سرمایههای اصیل درونی خود غباري از غفلت میافکند.