خلاصة:
صهیونیسم سیاسی قرن نوزدهم و بیستم هیچگاه با مبادی و ریشههای دینی یهودیت پا نمیگرفت. برگزیدگی و اندیشه تبدیل یک قوم به یک خداواره، تفسیری خاص از وعده الهی، داستان عهد عتیقی یوشع، خداشناسی آنتروپومورفیستی، پرستش گوساله سامری و پذیرش ولایت طاغوت از جمله مبادی شبهدینی در یهودیت است که بر پیدایش صهیونیسم یهودی و مسیحی اثر گذاشته است. از منظر عرفان یهودی، وحدت وجود حلولگرایانه، حلول خدا در ملت و در تاریخ یهود، فرجامشناسی قبالایی، آریاییگری تئوسوفیستی، نمادپردازی جنسی از سرزمین، آرمانهای مسیحایی در صلیبیگری و استعمار اروپایی، شیطانشناسی و مکاشفات شر قبالایی توانست اندیشه و عمل اشغالگری صهیونیستی را بسط دهد.
اسطورههای اسباط گمشده، تبعید بابلی، دیاسپورا، انکیزیسیون، پروگرومها، هولوکاست، سلطنت داودی و بازگشت به سرزمین مقدس نیز، بیشترین نقش را در تبلیغات عظیم زرسالاری جهانی به نفع اشغالگری و جنگ افروزی صهیونیستی ایفا کرد. در این تحقیق، با بررسی نقاط قوت و ضعف رهیافت و روش المسیری، شهبازی و گارودی، تلاش شد ترکیبی از روشهای سه محقق یادشده به کار اید. تکمیل نتایج مقاله حاضر در گرو بازخوانی تاریخ مسیحیت و کنکاش در قبالا و صهیونیسم مسیحی است.
یعرف الناس الصهیونیة عادة بجوانبها السیاسیة. ویعتقد بعض المحققین الذین ساهموا بصورة ملحوظة فی إحیاء وتوسیع الدراسات الصهیونیة مثل الغارودی، المسیری والشهبازی،أنه لابد أن تدرس قضیة إحتلال فلسطین مع توجهات إلی جذورها ومبادئها الدینیة، والعرفانیة والأسطوریة؛ لکن نجد أنه قلما درست هذه الجوانب فی الدراسات والآثار المتعلقة بمسألة فلسطین. ولا تتجاهل هذه الدراسة، مثل الغارودی، الأرضیات الدینیة والعرفانیة للصهیونیة، کما أنها لا تنسی الخدع السیاسیة للصهیونیة فی استغلالها المفاهیم الدینیة والعرفانیة للیهودیة. فهناک مبادیء وجذور داخل الیهودیة التی لم تکن تستطیع الصهیونیة السیاسیة فی القرن التاسع عشر أن تتکون من دون تأثیرها. الإصطفاء وفکرة تحویل قوم إلی شبه الإله، تفسیر خاص من الوعد الإلهی، قصة یوشع فی العهد العتیق، اللاهوت المجسم، عبادة عجل السامری، والإعتناق لولایة الطاغوت کلها تعد من المبادیء شبه الدینیة فی الیهودیة التی أثرت علی تکوین الصهیونیة الیهودیة والمسیحیة. فمن منظار العرفان الیهودی، الوحدة الوجودیة الدافعة من مسألة الحلول، حلول الله فی ملة وتاریخ الیهود، علم الأنتولوجیا الشرعی، الآریائیة الثیوصوفیستیة، الرمزیة التاریخیة الجنسیة من الأرض، الطموح المسیحیة فی الحملات الصلیبیة والإستعمار الأوروبی، کما أن الدراسات الشیطانیة ومکاشفات الشر الکبالائیة؛ استطاعت أن توسع الفکرة وعمل الإحتلال الصهیونی. وکذلک منها: أساطیر الأسباط المفقودة، النفی البابلی، المهجرین، محاکم التفتیش، البروغرومیون، المحرقة النازیة، السلطنة الداوودیة.
Political Zionism of nineteenth and twentieth centuries would never happen with the religious foundations of Judaism. Being chosen and the thought of converting a people into a divine, specific interpretation of the divine promise, Joshua's Old Testament story, anthropomorphic theology, worship of the Samaritan calf, and the acceptance of the tyrant guardianship are religious-like principles in Judaism affecting Jewish-Christian Zionism. From the perspective of Jewish mysticism, the unity of the transmigrated existence, transmigration of God in the nation and in Jewish history, the Qabalistic teleology, theosophical Aryanism, the sexual symbolization of the land, the Christian ideals of crusaderism and European colonialism, Satanism and the revelations of the evil Qabalai were able to expand the Zionist occupation. The myths of the lost Tribes, the Babylonian exile, the diaspora, the Inquisition, the Progromes, the Holocaust, the Kingdom of David, and their return to the Holy Land also played a major role in the great propaganda of world domination in favor of Zionist occupation and war. Examining the strengths and weaknesses of the approachs and the methods of three researchers, Al-Masiri, Shahbazi and Garoudi, this research tries to combines them. Completion of the results of this article depends on the review of the history of Christianity, Qabalah and Christian Zionism.
ملخص الجهاز:
3-3 رهیافت و روش گارودی این اندیشمند مسلمان فرانسوی، تحقیق انتقادی را الگوی خویش قرار داده (گارودی، 1374ش، ص10) و تلاش کرده با تحلیل و تشریح «منطق درونی دولت متکی بر اصول صهیونیسم سیاسی» (همان، ص3) به تحلیلی جامع از دولتسازی یهودی در فلسطین اشغالی بپردازد.
دو دیدگاه در ریشههای دینی، عرفانی صهیونیسم یک: دیدگاهی که مبانی دینی یهودی را تنها ابزاری برای توجیه و مشروعیتبخشی به برنامه استعماری ایجاد رژیم صهیونیستی در قلب دنیای اسلام میداند.
رابکین 1 و یوسف آقاسی 2 این فرض را رد میکنند که جنبش صهیونیسم سیاسی و رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی، بر مبنا و باور دین یهودی بنا شده است؛ بلکه از زمان تأسیس تاکنون عملاً در نفی، تحقیر و خیانت به یهودیت و ارزشهای دینی و اخلاقی یهودی حرکت کرده اند.
از دیدگاه شهبازی امواج مسیحایی در این دوره با دو هدف ایجاد میشد؛ تحریک انگیزههای دینیِ مردمِ سادهدلِ مسیحی برای مهاجرت به قاره نو و از طرف دیگر تشویق ثروتمندان و قدرتمندان اروپایی به مشارکتِ بیشتر در غارت قاره آمریکا (همان، ص456) 3-2-12 شیطانشناسی 1 و مکاشفات شر از دیدگاه شهبازی، «شیطانشناسی» و «مسیحاگرایی» را دو جنبه مهم قبالا باید دانست که آن را به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی معنادار میکند (شهبازی، 1377ش، ج2ص246).
طبق این تحقیق نمیتوان تمام ابعاد دیدگاه آنها را پذیرفت زیرا توضیح نمیدهند ریشههای تفسیر خاص صهیونیستی در کجاست و صهیونیسم سیاسی قرن نوزدهم و بیستم، با اتکاء به چه میراث دینی، عرفانی و اسطورهای میتواند الهیاتی برای اشغالگری دست و پا کند.