خلاصة:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش فنّاوری اطلاعات توسط هنرآموزان هنرستانهای کشاورزی در استان کرمانشاه با استفاده از مدل پذیرش فنّاوری2 است. این پژوهش از نوع تحقیقات پیمایشی است که برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ترجمهشده دیویس، استفاده گردید. بهمنظور سنجش روایی پرسشنامه، از روش ترجمه معکوس بهره گرفته شد. اعتبار این پرسشنامه توسط پانل متخصصان تأیید گردید و پایایی آن بهوسیله آزمون آلفای کرونباخ برای کلیه بخشها بالاتر از 7/0 محاسبه شد. جامعه آماری این مطالعه را 52 نفر از هنرآموزان هنرستانهای کشاورزی در شهرستانهای کرمانشاه، اسلامآباد غرب، سنقر، روانسر، قصرشیرین و بیستون تشکیل دادهاند که با توجه به محدود بودن جامعه از روش سرشماری استفاده گردید. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که متغیرهای برداشت ذهنی از مفیدبودن و نگرش به استفاده از فنّاوری اطلاعات اثر مثبت ومعنیداری بر تصمیم به استفاده از فنّاوری اطلاعات داشتند. تصمیم به استفاده از فنّاوری اطلاعات نیز اثر مثبت و معنیداری بر استفاده از فنّاوری اطلاعات داشت. همچنین، برداشت ذهنی از آسانی استفاده از فنّاوری اطلاعات بر نگرش به استفاده از فنّاوری اطلاعات اثر مثبت ومعنیداری داشت. نتایج این مطالعه
میتواند دستاوردهایی برای برنامهریزان آموزش متوسطهکشاورزی داشته باشد، بدین صورت که سیاستگذاران آموزش متوسطه کشاورزی میتوانند مفیدبودن فنّاوری اطلاعات را در فرآیند یاددهی- یادگیری به هنرآموزان یادآور شوند. از طرفی، آموزش در حد تسلط میتواندآسانی استفاده از فنّاوری اطلاعات را در هنرآموزان تقویت نماید
The purpose of this survey study was to determine factors influencing adoption of information technology using Technology Acceptance Model (TAM) among vocational agricultural teachers in Kermanshah province. Davis's questionnaire was back-translated and used to collect data. The research instrument was validated by a panel of experts and reliability was checked using Cronbach's alpha coefficient yielding 0.7 for all sections. A census of 52 agricultural vocational teachers across six agricultural vocational schools (Kermanshsh, Islam-abade Gharb, Songhor, Ravansar, Ghasreshirin, Bisetoun) participated in the study. The results of path analysis revealed that perceived usefulness and attitude towards using information technology had a positive and significant correlation with teachers' use of information technology. Moreover, perceived ease of use predicted attitude towards using information technology. The result of this study has implications for policy makers involved in agricultural vocational schools in that teachers can be made aware of effectiveness of information technology in teaching and learning process. In addition, mastery learning can enhance teachers' utilizing information technology
ملخص الجهاز:
نتايج نيازسنجي هاي آموزشي در ميان آموزشگران کشـاورزي نشان داده است که معلمان آموزش متوسطه کشاورزي ، استفاده ازفّناوري اطلاعـات را در فرآينـد تدريس ، از مهمترين اولويت ها براي توسعه و ارتقاء شغلي خود قلمداد کرده انـد (٢٠١٠ Steven) و به کارگيري فّناوري اطلاعات را در فرآينـد تـدريس بـه دانـش آمـوزان بـا ارزش ومهـم مـيداننـد (٢٠٠١ Alston and Miller ;٢٠٠٣ Kotrlik, Redmann and Douglas).
همچنـين ، منظـور از برداشـت ذهنـي از آساني استفاده ، احتمال ذهني شکل گرفته در فرد نسـبت بـه آسـاني اسـتفاده از انـواع فّنـاوريهـاي اطلاعاتي قابل دسترس در محيط کار براي انجام وظايف است ؛ بدين ترتيب که هر چقدر به تلاش کمتري براي يادگيري و نحوه استفاده از آنها نياز باشد، بيشتر مورد استفاده قرار ميگيـرد ( ,Davis Bagozzi, and Warshaw 1989; Amoako- Gyampah and Salam 2003; Klopping and ٢٠٠٤ Mckinney).
در نتيجه ، فرضيه اول مطالعه حاضر را مي توان اين گونه بيان نمود: برداشت ذهني هنرآموزان از آساني استفاده از فّنـاوري اطلاعـات بـربرداشـت ذهنـي آنهـا از مفيدبودن فّّناوري اطلاعات اثر مثبت و معنيداري دارد.
بنابراين ، فرضيه دوم پژوهش عبارت است از: برداشت ذهني هنرآموزان از آساني استفاده از فّنـاوري اطلاعـات بـرنگـرش آنهـا نسـبت بـه استفاده از فّناوري اطلاعات اثر مثبت و معنيداري دارد.
بنابراين ، فرضيه سوم مطالعه حاضر را مي توان اين گونه بيان کرد: برداشت ذهني هنرآموزان از مفيدبودن فّناوري اطلاعات بر نگرش آنها نسـبت بـه اسـتفاده از فّناوري اطلاعات اثر مثبت و معنيداري دارد.