خلاصة:
هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه تأثیر سرمایه اجتماعی سازمانی بر ظرفیت انطباقپذیری سازمانی بوده است. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار اندازهگیری، پرسشنامه بسته پاسخ بوده و جامعه آماری شامل کارمندان دانشگاه تبریز به تعداد 712 نفر میباشد که از این تعداد 239 نفر بر اساس فرمول کوکران و به شیوه نمونهگیری طبقهای تصادفی به نسبت سطوح طبقات انتخاب شدهاند. در مجموع، نتایج بهدستآمده نشان میدهد که اولاً، میانگین ظرفیت انطباقپذیری کارمندان دانشگاه تبریز(86/92) در حد متوسط به بالا بوده و ثانیاً بر اساس نتایج تحلیل رگرسیونی به ترتیب اثرات ابعاد اعتماد نهادی، انسجام، اعتماد بینشخصی و توانمندسازی بر متغیر وابسته(ظرفیت انطباق پذیری سازمانی) معنیدار بوده و متغیرهای یا شده توانسته است، 55 درصد تغییرات ظرفیت انطباق پذیری سازمانی را تبیین نمایند.
The main aim of this research is studying the effect of organizational social capital on organizational adaptability capacity. The method of the research was survey and the measurement tool was closed questionnaire. The population were involved all employees of Tabriz university being 712 employees, of which 239 employees were selected by Cochran formula and through a stratified random sampling regarding on the levels of the classes. As results show first of all the mean of Organizational adaptive capacity of Tabriz University employees (92/86) is moderate to upper moderate and second of all, based on regression analysis results, respectively, the effect of dimensions of organizational trust, cohesion, interpersonal trust and empowerment on dependent variable (Organizational Adaptive Capacity) was significant and these variables were able to explain 55 percent of the variance of the Organizational adaptive capacity. Key words: organizational adaptability capacity, Organizational Social Capital, organizational trust, empowerment.
ملخص الجهاز:
نتايج مطالعات و تحقيقات انجـام گرفتـه در خـارج نشـان مـي دهـد کـه بـين متغيرهـاي سـرمايه اجتماعي و ظرفيت انطباق پذيري سازماني رابطه معني دار وجود دارد(پلينـک و هـاي ٢، ٢٠٠٥: ٣٠٨، رابينسون و برگر،٢٠١١٣: ١١٨٥، گوچر، ٢٠٠٧: ١١٠).
اين در حالي است که با وجود تأثير سـرمايه اجتماعي بر ظرفيت انطباق پذيري سازماني در داخل کشور تحقيقات جدي در ايـن حـوزه صـورت نگرفته و تحقيقاتي که انجام گرفته به کرات رابطه مشـارکت سـازماني و ظرفيـت انطبـاق پـذيري را برجسـته کـرده انـد و در ايـن تحقيقـات بـه سـاير ابعـاد سـرمايه اجتمـاعي بـه ويـژه اعتمـاد نهـادي ، توانمندسازي و اعتماد بين شخصي به طورجـدي پرداختـه نشـده اسـت (اسـدي و همکـاران ، ١٣٨٦: ١٢٧، عباسي مقدم و حسين علي زاده ، ١٣٩٠: ٢٥).
Robinon and Berkers 157 - اسدي و همکاران در تحقيقي با عنوان رابطه بين انطباق پذيري و مشارکت سازمان (بعـدي از سرمايه اجتمـاعي ) در ميـان کارشناسـان سـازمان تربيـت بـدني جمهـوري اسـلامي ايـران بـه روش پيمايشي در سال ١٣٨٦ به اين نتيجه رسـيده انـد کـه بـين يـادگيري سـازماني و مشـارکت سـازماني (بعدي از سرمايه اجتماعي سازماني ) رابطه معني دار وجود دارد(اسدي و همکاران ، ١٣٨٦: ١٢٧).
در پژوهش حاضر با الهام از ديدگاه هاي دنيسون ، ٢٠٠٠ و سوسـمن ، ٢٠٠٤، ظرفيـت انطبـاق پـذيري سازماني در پنچ بعد(ايجاد تغيير، مشتري مداري ، نوآوري ، تمرکـز بيرونـي و يـادگيري سـازماني ) و متغير سرمايه اجتماعي سازماني در پنج بعد توانمندسـازي ، انسـجام سـازماني ، مشـارکت سـازماني ، اعتماد نهادي و اعتماد بين شخصي مورد بررسي قرار گرفته است .