خلاصة:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر ابعاد شخصیت بر احساس، اعتماد و جذابیت در برند کارفرماست. جامعه آماری شامل 13000 نفر از دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی و 147 نفر از کارکنان شرکت نفت در شهر اردبیل است. برایناساس، تعداد 410 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. پژوهش حاظر ازحیث هدف، کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری اطلاعات تحقیق، از نوع توصیفی همبستگی است. برای اندازه گیری ابعاد شخصیتی برند کارفرما مدل لیونس و همکاران (2005)، احساس و اعتماد نسبت به برند کارفرما مدلهای چاودری و هالبروک (2001) و براکوس (2009) و جذابیت برند کارفرما مدل رامپل و کنینگ (2012) مورد استفاده قرار گرفت. تجزیهوتحلیل دادهها با روش مدل معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرمافزار پی.ال.اس انجام گرفت. نتایج بهدستآمده، نشان داد که بین ابعاد شخصیتی برند کارفرما و احساس و اعتماد نسبت به برند کارفرما رابطه مثبت وجود دارد. همچنین رابطه مثبت بین احساس و اعتماد نسبت به برند کارفرما با جذابیت برند کارفرما تأیید شد. همچنین نوع جامعه آماری (کارکنان یا دانشجویان) در تأثیر شخصیت برند بر احساس و اعتماد نسبت به برند کارفرما مؤثر بود؛ اما تأثیر احساس و اعتماد نسبت به برند کارفرما بر جذابیت برند کارفرما بین دو جامعه آماری، تفاوت نداشت.
The purpose of this research is to investigate the effect of personality dimensions on the feeling, trust and attractiveness of the employer brand. The population includes 13000 students of University of Mohaghegh Ardebil and 147 employees of the Oil & Natural Gas Company in Ardabil. Accordingly 410 people were selected using convenience sampling method on the basis of Krejcie and Morgan table. This research is an applied study in terms of purpose and it is a descriptive-survey research in terms of data collection. Employer brand personality dimensions were measured by Lewins et al. (2005) model, feel and trust of employer brand were measured by Chowdory and Holbrooke (2001) and Braucos (2009) models, employer brand attractiveness was measured through Rampl and Kinging (2012) model. Data analysis was performed using structural equation modeling method with partial least squares approach and Smart PLS2 software. The results showed that there is a positive relationship between personality dimensions and feeling and trust in the employer brand. Also, a positive relationship was found between feel and trust with attractiveness of employer brand. Moreover, the type of population (employees or students) affect the relationship between personality traits and feeling and trust in the employer brand, but there was no significant difference in relationship between feeling and trust and attractiveness in the employer brand.
ملخص الجهاز:
Employer Branding 248 در بازار محصول به خوبي شناخته شده است و به تازگي اين اهميت در بازار نيـروي کـار در فراينـد استخدام بسيار برجسته و چشمگير شده کـه بـه برنـد کارفرمـا معـروف اسـت (اسـلم ، ٢٠١٥) برنـد کارفرما اشاره به ارزش مفاهيمي همچون : اتمسفر جذاب محيط کاري، اطمينان به پايبندي سـازمان به رعايت ارزش هاي وعده داده شده خود، تصوير عمومي مثبت سازمان ها در اذهان جامعـه ، ايجـاد يک شرايط متعادل بين دستمزدهاي پرداختي، امنيـت شـغلي و خروجـي فعاليـت هـاي هـر فـرد در سازمان ها و شرکت ها دارد (مازلي ١، ٢٠٠٧).
بنابراين ، باتوجه به اين توضيحات ، فرضيه هاي فرعي پژوهش به صورت زير قابل بيان است : فرضيه پنجم : صداقت برند بر احساس برند کارکنان شرکت نفت و دانشجويان تأثير معنيداري دارد.
نـرم افـزار SmartPLS از نـرم افزارهـاي نسـل دوم مـدل سـازي معادلات ساختاري به روش pls است کـه بـه دليـل مزايـايي نظيـر، قـدرت پـيش بينـي مناسـب ايـن رويکرد، حساس نبودن به حجم نمونه و عدم حساسيت بـه نرمـال بـودن يـا غيرنرمـال بـودن داده هـا، پيچيده بودن مدل (وجود تعداد زيادي از سؤالات و متغيرهاي مکنون )، بررسي سازه هـاي انعکاسـي و ترکيبي، نسبت به نسل اول خود باعث انتخاب آن در تحليل داده هـاي ايـن پـژوهش شـده اسـت (داوري و رضازاده ، ١٣٩٢).
مدل پژوهش با ضرايب t-Values (فرضيه هاي فرعي) باتوجه به جدول (٩) نتيجه گرفته ميشود که چون مقدار آماره t محاسبه شده فرضيه هـاي H١ و H٤ کم تر از حد مرزي ١/٩٦ ميباشد، فرضيه تأثير صداقت برند بر احساس برند کارکنان شـرکت نفت اردبيل و دانشجويان دانشگاه محقق اردبيلي و عـدم ظرافـت برنـد بـر احسـاس برنـد بـه لحـاظ آماري، معنيدار نيست و فرضيه تأييد نميشود.