خلاصة:
پژوهش پیشرو با استفاده از روش هرمنوتیک اسکینر تلاش خواهد کرد زوایای آشکار و پنهان اندیشه سیاسی نائینی را حول محور مساله حکومت، با قرار دادن متن درون زمینه عملی و ایدئولوژیک آن مورد بازخوانی قرار دهد. یافتههای پژوهش نشان میدهد، زمینه ایدئولوژیک نائینی را نوشتههای فقها در مورد مساله حکومت از یک سو و ایدئولوژیهای جدید مشروطهخواهی از سوی دیگر شکل داده است. نائینی با استفاده از چنین ظرفیتهایی به تحولات عینی رخ داده در دوران خود که میتوان از استبداد و مشروطه بعنوان دو عامل مهم یاد کرد واکنش نشان میدهد و با رد هرگونه استبداد در اسلام، نظام مشروطه را با حضور فقیهان تایید میکند. نوشتههای به جا مانده از نائینی نشان میدهد او در مورد ولایت فقیهان به سمت ولایت عامه تمایلی ندارد و با توسعه در مفهوم حسبه مسائل جدید دوران را درون همین چارچوب حل میکند و اختیارات فقیه را در عصر غیبت نظارت بر اجرای صحیح قوانین اسلامی میداند.
ملخص الجهاز:
نوشتههای به جا مانده از نائینی نشان میدهد او در مورد ولایت فقیهان به سمت ولایت عامه تمایلی ندارد و با توسعه در مفهوم حسبه مسائل جدید دوران را درون همین چارچوب حل میکند و اختیارات فقیه را در عصر غیبت نظارت بر اجرای صحیح قوانین اسلامی میداند.
مسئله اصلی این است که نائینی با کدام زمینه عملی و ایدئولوژیک، نوعی از حکومت مشروع در دوره غیبت را نظریهپردازی کرده است؟ میتوان بر این ادعا خطر کرد که نائینی درون ادبیات علوم دینی فقهی رایج و پایدار در جهان شیعه و نیز در چالش با گرایشها و مناسبات عملی غیر دینی، تلاش نموده است مشروعیت حکومت رادر دوران غیبت با نگاهی متفاوت نسبت به گذشته از منظر فقهی اثبات نماید وحقوق مردم را در این زمینه از منظر دینی به رسمیت بشناسد.
سپس وارد مناسبات عملی آن دوره خواهیم شد تا مشخص کنیم اندیشه نائینی چگونه با زمینه عملی آن دوره که استبداد و مشروطه خواهی دو عامل مهم آن محسوب میشوند پیوند میخورد و فقه سیاسی شیعه تحولی عمیق را در خود تجربه میکند؛ حقوق مردم برای اولین بار به رسمیت شناخته میشود و حاکمیت ملی از منظر دینی قابل فهم میگردد.
(فیرحی، 1394: 136) نگارنده معتقد است نائینی گرچه در اثبات دو منصب فوق با فقهای مذکور هماهنگ است، نگاه جدید او به مسئله حکومت که منجر به تحولی عمیق در فقه سیاسی شیعه شد، درون متون تولیدشده در دوره قاجار رخ داده است.