خلاصة:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش حل مساله به مادران کودکان بیش فعال و نقص توجه بر بهبود کیفیت زندگی بود. این پژوهش از نوع آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بودکه دانشآموزان 4 دبستان از منطقه دو تهران که مبتلا به اختلال کمبود توجه/ بیش فعالی به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند: گروه حل مسئله، گروه آموزش خانواده و یک گروه کنترل بدون درمان. والدین هر سه گروه، پرسشنامههای: مشکلات رفتاری کانرز (فرم والدین) ،حل مسئله هپنر و بیکر، کیفیت زندگی 36 سوالی (SF-36)، تنیدگی والدین PSI و پرسشنامه زناشویی انریچ، را تکمیل نمودند و بعد از آموزش پرسشنامهها با استفاده از روش کواریانس مورد تجزیه و تحلیل گرفت. نتایج نشان داد آموزش حل مسأله بهتر از آموزش فرزندپروری، کیفیت زندگی والدین و سلامت روان مادران کودکان مبتلا به ADHD را افزایش میدهد و روابط والدین این کودکان را بهبود میبخشد و تنیدگی والدینی در والدین کودکان مبتلا به ADHD را کاهش میدهد . مداخله حل مسئله بهتر از مداخله فرزندپروری بود و به صورت جامع میتواند درمانهای دیگر را زیر مجموعه خود قرار دهد.
The aim of this study was to investigate the effectiveness of problem-solving education for mothers of hyperactive children and attention deficit improvement in quality of life. This study was an experimental type with pre-test, post-test and follow-up that students of 4 primary schools in Tehranchr('39')s second district with attention deficit / hyperactivity disorder were randomly divided into three groups: problem solving group, family education group and one group. Control without treatment. Parents of all three groups completed the questionnaires: Connors Behavioral Problems (Parent Form), Hepner and Baker Problem Solving, 36-Question Quality of Life (SF-36), PSI Parental Stress, and the Enrich Marital Questionnaire. The method of covariance was analyzed. The results showed that problem-solving education improves parenting education, parental quality of life and mental health of mothers of children with ADHD, improves parent-child relationships, and reduces parental stress in parents of children with ADHD. Buddhist parenting intervention can comprehensively include other treatments.
ملخص الجهاز:
نتايج پژوهش ها درگستره وسيعي از اروپا نشان داد که والدين کودکان مبتلابه ADHD گزارش کرده اند که اختلال نقص توجه / بيش فعالي تاثير مهمي بر خانواده گذاشته است و رفتارهاي اين کودکان واکنش هايي را در والدين ايجاد کرده که بر ساختار و عملکرد خانواده تاثير گذاشته و کيفيت زندگي را کاهش داده است (کوگيل و همکاران ،٢٠٠٨ ).
اين پيامدها شامل : اختلاف و درگيري با همسر، محکوميت مادر به عنوان عامل مشکل کودک ADHD و متهم شدن مادران از طرف همسر و متعاقبا تعارض بين زوجين (فيشر، بارکلي ، فيتچر و اسماليش ،١٩٩٠ )، ارتباط مخدوش مادر- کودک به دليل بي توجهي کودکان ADHD به فرامين و قواعد، عدم توجه به نظم و انضباط شخصي و بدرفتاري که 108 منجر به رنجش والدين شده تنش و درگيري وضرب وشتم باکودک را ايجاد مي کند (ماسن و همکاران ١٣٧٧)، قطع ارتباط با فاميل ، همسايه ، دوستان و آشنايان ومنزوي شدن خانواده واحساس شرم و خجالت ، از داشتن فرزندADHD (کانر و جت ،١٣٨٦)، ناخوشايند بودن پيامدهاي کاهش عملکرد تحصيلي و ناسازگاري هاي کودک با همسالان در مدرسه (همان منبع )، آوازه مخدوش و بدنامي کودک در مدرسه (اشتاين برک و سيگفريد ،١٣٨٧)، مشکلات اقتصادي و هزينه هاي بالاي درمان (عليزاده ،١٣٨٣)،عدم پذيرش اختلال ADHD بودن فرزند، انکارواجتناب ، انکارمشکلات ، سرزنش ديگـران ، و سـرکوب کردن احساسات منفي يا نـاراحتي هـاي شخـصي بـه وسـيله خـوردن داروها يا الکل (کريمان ، و شهريور، ١٣٨٧ )، است ؛ تحمل فشارهاي رواني در زندگي با کودکان ADHD و همه عوامل فوق منجر به افزايش تنيدگي والدين خصوصا مادر شده و والدين استرس بيشتر و رضايت مندي کمتري را تجربه مي کنند (کاکاوند،١٣٨٥).