خلاصة:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی تمایزیافتگی در رابطه میان معناداری زندگی و سبک دلبستگی با عشق در زوجین شهر تهران بود. شرکنندگان در پژوهش حاضر 238 نفر از زوجین شهر تهران که بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخابشده بودند مورد آزمون قرار گرفتند. جهت سنجش عشق از پرسشنامه عشق دیدگاه دانشمندان ایرانی_اسلامی (1399)؛ جهت سنجش تمایزیافتگی از پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورن (DSI - R)؛ جهت سنجش معناداری زندگی از پرسشنامه ارزشمندی زندگی (LRI) و جهت سنجش دلبستگی از پرسشنامه سبک دلبستگی هازن و شیور (1987) استفاده شد. دادههای جمعآوریشده با استفاده از نرمافزار SPSS و AMOS جهت آزمون معناداری ضریب همبستگی پیرسون و آزمون مدل آماری بر روی زوجین شهر تهران مورد تحلیل قرار گرفت. پس از تجزیهوتحلیل دادهها نتایج نشان داد که میان معناداری زندگی و سبک دلبستگی، سبک دلبستگی و عشق، تمایزیافتگی و عشق، تمایزیافتگی و عشق رابطه معنیداری وجود داشته و تمایزیافتگی نقش متغیر میانجی را در رابطه میان معناداری زندگی و سبک دلبستگی با عشق معنیدار بوده و مدل آماری آن از برازش مطلوبی برخوردار است.
The aim of this study was to investigate the mediating role of differentiation in the relationship between meaning of life and attachment style with love in couples in Tehran. Participants in the present study were 238 couples in Tehran who were selected by available sampling. The love questionnaire of Iranian-Islamic scientists (1399) was used to measure love; Scorne self-differentiation questionnaire (DSI-R) was used to assess differentiation; The Life Value Questionnaire (LRI) was used to assess the meaning of life and the Attachment Style Questionnaire Hazan & Shaver (1978) was used to assess attachment. The collected data were analyzed using Spss and AMOS software to test the significance of Pearson correlation coefficient and statistical model test on couples in Tehran. After analyzing the data, the results showed that there was a significant relationship between the meaning of life and attachment style, attachment and love style, differentiation and love, differentiation and love, and differentiation played a mediating role in the relationship between meaning of life and Attachment style with love is significant and its statistical model has a good fit.
ملخص الجهاز:
برخي از مؤلفان با توجه به يافته هاي موجود، ادعا نموده اند که وجود و احساس معنا در زندگي مانند کليدي است که 1 Cherry 2 Self-Differentiation 3 Behjati Najafabadi 4 Stinson 5 Drak 6 Bartle-Haring & Lal 7 Bowen 8 Patrick, Sells, Giordano & Tollerud 9 Kerr & Bowen 10 Skowron & Friedlander 11 Titelman 12 Rothbaum, Rosen, Ujie & Uchida 13 Kim, Lee, Yu, Lee & Puig 14 Feldman, D.
ازآنجاييکه تجربيات دوران کودکي يکي از عوامل مؤثر در سبک هاي دل بستگي ، تمايزيافتگي و عشق در بزرگ سالي است ميتوانيم با آموزش خانواده ها گامي مؤثر در راستاي پيشگيري از روابط ناسالم و آسيب زا در آينده برداريم و همچنين با آموزش مهارت هاي معناداري در زندگي به افراد گامي در جهت کاهش علائم و افزايش عملکرد افراد در ايجاد روابط بين فردي مطلوب برداريم روش شناسيروش نوع پژوهش به لحاظ هدف بنيادي بوده و به لحاظ روش ، توصيفي – همبستگي از نوع پيش بيني است .
براي توضيح اين نتايج ، مي توان گفت که مانند ديگر 1 DeWall 2 Honari & Saremi 3 Lee 4 Fraley and Davis 5 Dion and Dion 6 Lee 7 Sternberg 8 Tennov 9 Khanjani 10 Rodrigues 11 Burri 12Skowron & Friedlander 238 ديدگاه هاي نسلي ، تمايزيافتگي متمرکز بر تبيين ماهيت رفتارهاي بين فردي و ساختار درون رواني از طريق روابط گذشته در خانواده بزرگ است که از نسلي به نسل ديگر منتقل مي شود، بنابراين روابط فعلي را تحت تأثير قرار مي دهد (ونسا١، ٢٠١٣).