خلاصة:
درهمتنیدگی فرایند برنامهریزی حوزة زنان و خانواده در موضوع عدالت جنسیتی با گفتمانها و جریانهای سیاسی و اجتماعی به پیچیدگی مسائل زنان در فرایند خطمشیگذاری منجر شده است. این پژوهش کوشیده است با تأکید بر این امر که خطمشیهای عدالت جنسیتی در ایران در دو دهة اخیر متکثر و متعارض بودهاند، به واکاوی دلایل و نحوة ایجاد تشتت در فرایند خطمشیگذاری با محوریت نقشآفرینی بازیگران پیدا و پنهان بپردازد. در این مسیر، این پژوهش در ابتدا گفتمانهای غالب در خطمشیهای نهایی را به روش تحلیل گفتمان انتقادی لاکلا و موفه و به منظور بازنمایی تشتت موجود تحلیل کرده و در ادامه براساس نظریة اتخاذی در پژوهش، مبنی بر اثری که خردهسیستمها بر جهتنهایی خطمشیها دارند، به تحلیل روایت و احصای روایتهای بازیگران فرعی فرایند خطمشیگذاری پرداخته است. یافتهها نشان میدهد که متأثر از تعدد گفتمانی خردهسیستمها، خطمشیهای رسمی حوزة زنان و خانواده با محوریت عدالت جنسیتی در بسیاری از موارد دچار تعدد جهات نهایی هستند. به طور مشخص، زمانی که دالهای اصلی خطمشیها با روایتهای بازیگران مقایسه میشود، نفوذ قدرت غیرمستقیم ائتلافهای گفتمانی در فرایند مسئلهشناسی و راهحلدهی خطمشیگذاری کاملاً مشهود است.
Being entangled with the political and social discourses and currents, the policy-making process for women and the family in the field of gender justice has faced high level of complexity in Iran. As a result, many fragmented and conflicting policies has been developed especially over the last two decades. In this way, by focusing on the role of policy actors, this study aims to investigate the discursive causes of this obvious inconsistency in the relevant policy-making process. To do so, by using Laclau and Mouffe's critical discourse analysis theory, firstly, we analyze the dominant discourses as manifested in policy documents in order to represent the existing fragmentation. Then, based on the policy subsystems theory and its arguments about the effect of policy subsystems on the directions of policies, we explore the policy narratives of the supporting and allied actors in the policy making process. Findings show that the gender justice policies in many cases suffer from the untamed fragmentation affected by the multiplicity of the policy subsystems’ discourses. Specifically, when the nodal points of the formal policies’ discourses are compared with the policy narratives used by the actors, the influences of discourse coalitions in the relevant problem-solving process and policy-making is quite evident.
ملخص الجهاز:
به رغم اينکه در گفتمان رسمي جمهوري اسلامي ايران توجه به مسائل و حل مشکلات زنان به منزلة رکن اساسي خانواده و جامعه همراه با ارتقاي جايگاه سياسي ـ اجتماعي آنـان بـه عنـوان يک اصل اساسي و تحت عنوان «عدالت جنسيتي » در اسناد بالادستي کشـور نمـود پيـدا کـرده است (براي نمونه سند برنامة جامع توسعة امور زنان و خانواده براساس مادة ٢٣٠ برنامـة پـنجم توسـعه ، سـند ارتقـاي وضـعيت زنـان و خـانواده براسـاس مـادة ١٠١ برنامـة ششـم توسـعه و شاخص هاي ابلاغي ستاد ملي زن و خانواده شوراي عالي انقلاب فرهنگي )، در عمـل و در بسـتر خط مشي گذاري و از آنجا که معنا هيچ گاه تثبيت شده نيست [٦٤] اين اصل با تفاسير گفتمـاني 1.
بنابراين ، در اين پژوهش ، با بررسي صورت بندي گفتمان هاي اصلي عدالت جنسيتي در قالب جهت گيري گفتماني اسناد خط مشي ها (برون دادهـاي ٣ فراينـد خـط مشـي گـذاري ) و همچنـين تحليل روايت هاي بازيگران خط مشي ذيل هر گفتمان در جريان مشاجرات و احتجاجات فراينـد تدوين خط مشي (يکي از درون دادهاي ٤ فرايند خط مشي گذاري )، به دو سؤال مبتني بـر مسـئلة اصلي پژوهش پاسخ داده مي شود: خط مشي هـاي حـوزة زنـان و خـانواده بـا محوريـت «عـدالت جنسيتي » در کدام صورت بندي هاي گفتماني عمده و در کدام وجوه گفتماني متکثر و متعـارض هستند؟ بازيگران خط مشـي گـذاري عـدالت جنسـيتي ايـران از چـه روايـت هـايي بـراي ايجـاد ائتلاف هاي گفتماني بهره جسته اند؟ 1.
The Politics of Environmental Discourse: Ecological Modernization and the Policy Process, New York, NY: Oxford University Press.