خلاصة:
شرکتهای دانشبنیان، از اصلیترین پیشرانهای اقتصاد دانشبنیان هستند؛ بنابراین، بررسی دلایل موفقیت آنها اهمیت ویژهای دارد. در میان عوامل مؤثر بر موفقیت این شرکتها در دوره نوپایی، رهبری سازمانی و رهبری نوآوری یکی از مهمترین جایگاهها را در اختیاردارند. در این پژوهش تلاش شد در شرکتهای نوپای دانشبنیان ایرانی،سبک رهبری منجر به موفقیت از زاویه تطبیق با سبکهای رهبری رایج در ادبیات، بررسی شود. این پژوهش ازنظر هدف، توسعهای است و گردآوری و تحلیل دادهها با روش کیفی موردکاوی چندگانه انجام شده است. باانتخاب نمونههایی با ویژگیهای حداکثری از میان 186 شرکت دانشبنیان سودآور که تیم راهانداز شرکت در آنها پابرجا بود،نهایتاًدر موردکاویهای نهم و دهم، اشباع نظری صورت گرفت. استخراج دادهها از مصاحبههای نیمه ساختاریافته با 21 نفر از رهبران و نیروهای کلیدی این شرکتها صورت گرفت و تحلیل محتوای مصاحبهها و استخراج کدها و مقولهها و شناسایی ارتباط آنها انجام شد. نهایتاً، مشخص شد با وجود مشاهده بُعد بنیادین «انگیزش الهامبخش» از سبک رهبریِ«تحولگرا» در این شرکتها، سایر ابعاد این سبک کمرنگ هستند، همچنین با وجود مشاهده رفتارهای مهمی از رهبری «ساختارساز» و«خدمتگزار»نمیتوان این دو سبک را غالب دانست و درواقع ترکیبی از اجزای این سبکهاست که سبب موفقیت بوده است.
The knowledge-based companies are among the main drivers of the knowledge-based economies. Therefore, it is important to study the reasons for their success. Among the affecting factors, organizational leadership and innovation leadership are very important. In this research, attempts have been made to investigate the successful leadership styles in accordance with the popular leadership styles, which were previously introduced in the literature. Regarding the purpose, this research is considered as developmental research and the data collection and analysis have been done via multiple qualitative case study methods. By selecting samples with maximum characteristics from among 186 profitable knowledge-based companies that still work with the original team, the theoretical saturation was finally achieved in the ninth and tenth case studies. The data extracted from the semi-structured interviews with 21 of the leaders and key employees of these companies and the content of the interviews were analyzed and the codes and categories were extracted and their relationship was identified. Finally, it has been shown that the inspirational motivation as one of the fundamental aspects of transformational leadership method is obvious in these companies, but charisma, individual considerations and intellectual stimulation are rare. In addition, despite observing some important aspects of “initiating structure style” and "servant leadership style", these two styles are not dominant in the organizations, and in fact, a combination of components of these three styles ensures success in these companies.
ملخص الجهاز:
براي مثال ، هانتر و کوشــنبري ٢ (٢٠١١) تأثيرات مســتقيم و غيرمستقيم رهبري بر نوآوري در سازمان را شناسايي و دسته بندي کرده اند و يا آتشي و همکاران (١٣٩٧) با شيوه داده بنياد، ابعاد رهبري در ســازمان هاي دانش بنيان ايراني را در قالب يک مدل شناســايي و معرفي کرده اند؛ اما در مقابل ، حجم انبوهي از مقالات وجود دارند که عمدتا با پرسشــنامه و با شيوه ي کمي ، ميزان وجود ســبک هاي رهبري مذکور در منابع را در اين شرکت ها بررسي کرده اند.
Lee توضيح ســؤالي که به ذهن پژوهشــگر متبادر ميشود اين است که چگونه سبک هاي رهبري که بعضا اجزاي آن ها در تناقض با يکديگر هســتند در مطالعات مختلف به عنوان ســبک هاي مؤثر بر موفقيت شناسايي شده اند؟ بر اين اساس ساختار اين پژوهش شکل گرفت که در آن با بررسي عميق و همه جانبه تلاش شــد در شــرکت هاي دانش بنيان ايراني به اين ســؤال پاسخ داده شود که اساســا از اين ميان ، کدام يک از ســبک هاي رهبري شناخته شده يا اجزاي آن هستند که بر موفقيت اين شرکت ها مؤثرند.
Barbuto & Wheeler • علاقه به خدمت و قرباني کردن نيازهاي خود براي منافع ديگران • شنود مؤثر: پذيرا بودن فعال نظرات ، ايده ها و پيشنهادهاي کارکنان • همدلي: بتواند خودش را در شرايط ديگران قرار دهد • التيام بخشي: بتواند روحيه ي اعضاي گروه را پس از شکست ها بازسازي کند • آگاهي: هوشــياري مدير براي شناســايي نشــانه هاي موجود در محيط عمدتا منبعث از هوش هيجاني • توانايي متقاعد کردن : توان متقاعد کردن افراد بدون نياز به استفاده از قدرت • مفهوم سازي: همکاران خود را به استفاده از مدل هاي ذهني و خلاقيت ترغيب ميکند.