خلاصة:
«زنان» از گروههایی هستند که بهویژه در دهههای اخیر در گسترهای وسیع، جامعة هدف سیاستگذاری اجتماعی بودهاند. این امر به سبب تفاوت بنیادین و مهمی است که زنان و مردان در ویژگیهای طبیعی و مسئولیتهای مربوط به زایش و نگهداری کودکان در خانواده دارند. اختلافنظر در مورد منشأ مادری و چگونگی رویارویی با آن در برنامهریزی جنسیتی و ارائة خدمات سیاست اجتماعی، رویکردهای نظری گوناگونی را ایجاد کرده است. در این نوشتار، با هدف فهم رویکرد کلان سیاستگذاری اجتماعی ایران در مورد نقش مادری و پاسخ به این پرسشها که «محور سیاستهای کلی ایران در مورد نقش مادری، خانواده است یا جنسیت؟ و رویکرد حاکم بر سیاستگذاری اجتماعی ایران منطبق بر کدامیک از رویکردهای توسعه در حوزة برنامهریزی جنسیتی است؟» به تحلیل محتوای کیفی سیاستهای کلی ایران (از انقلاب اسلامی تاکنون) پرداختهایم. در این راستا تمامی سیاستهای کلی در ارتباط با نقش مادریِ زنان (به عنوان جامعة آماری تحقیق) استخراج و تحلیل شده است. بر اساس یافتههای حاصل از این تحلیل و مقولات مستخرج از آن، محوریت «خانواده» در سیاستگذاری حوزة مادری و انطباق رویکرد «تعیّنی» و مدل برنامهریزی جنسیتیِ «زنان در توسعه» بر سیاستهای کلیِ این حوزه نتیجه گرفته شد.
“Women” are the One of the groups that particularly in recent decades in wide range have been the target population in social policy making. This is due to fundamental differences between men and women is an important natural features and risks involved in the birth and care of children in the family. The theoretical approaches in social policy making in motherhood, have been means in the gender sensitive approach. Because this theorise accpect the women′s physical characteristics and emphasis on social policy services in this situation. In This article, to understand Iran′s macro approach of social policy regarding motherhood and answer these questions that “Is the center of Iran's general policies on the role of mothers, family or gender?” and “Which one of the development approaches are conforming on General Policies of Iran?”, have been studied the whole of Iran′s general policies – in women's role as mothers, families and population and coded the finding with thematic analysis technique. Based on the findings, this article result the centrality of “Familly” in social policy regarding motherhood and conformig the approach of “Women In Development” on General Policies of Iran.
ملخص الجهاز:
در اين نوشتار، با هدف فهم رويکـرد کـلان سياسـت گـذاري اجتمـاعي ايــران در مـورد نقـش مــادري و پاسـخ بـه ايــن پرسش ها که «محور سياست هاي کلي ايران در مورد نقش مـادري ، خـانواده است يا جنسيت ؟ و رويکرد حاکم بر سياست گذاري اجتماعي ايـران منطبـق بر کدام يک از رويکردهاي توسعه در حوزة برنامه ريزي جنسيتي اسـت ؟» بـه تحليل محتواي کيفي سياست هاي کلي ايـران (از انقـلاب اسـلامي تـاکنون ) پرداخته ايم .
در راستاي فهم اين ماهيت ، مروري جامع بر سياسـت هـاي کلـي نظـام ، اعـم از قـانون اساسي، سياست هاي ابلاغي مقام معظم رهبري و مصـوبات شـوراي عـالي انقـلاب فرهنگـي داريم و بر اساس تحليل محتواي اين سياست ها، رويکـرد کـلان سياسـت گـذاري اجتمـاعي نظام اسلامي ايران در حوزة مـادري (در جايگـاه مهـم تـرين رکـن مـورد توجـه در مباحـث سياست اجتماعي در حوزة خانواده ) تحليل ميکنيم تا بتوانيم به اين پرسش پاسخ دهـيم کـه مختصات رويکرد کلان سياست گذاري اجتماعي ايران در حوزة مـادري چيسـت ؟ بـه بيـان ديگر با توجه به جايگاه اساسي سياست هـاي کلـي نظـام اسـلامي ايـران بـه عنـوان راهنمـا و مبناي خط مشيگذاري در عرصه هاي گوناگون ، مهم ترين وجه جنسيت ، يعني نقش مادري، چگونه و در کدام يک از رويکردهاي توسعه در مسائل زنـان ، توجـه حاکميـت را بـه خـود جلب کرده است ؟ و محور سياست گذاري اجتماعي کلان ايران در حوزة مـادري، خـانواده است يا جنسيت ؟ اين نوشتار در پنج بخش اصلي «مباني نظري»، «روش تحقيق »، «ارائۀ يافتـه هـا»، «بحـث و نتيجه گيري» و «پيشنهادهاي سياستي» تدوين شده است .