خلاصة:
اهمیت نهاد خانواده در جامعه و نقش انکارناپذیری که در انتقال فرهنگ و نظامهای ارزشی به نسل بعد دارد، پژوهشگران را به مطالعه و شناخت این نهاد اجتماعی واداشته است. اهمیت این نهاد به حدی است که جامعهشناسان آسیبشناسی و تلاش برای حلوفصل معضلاتی را که دامنگیر آن میشود، رسالتی بر عهدة خود میدانند. از سوی دیگر زنان نقشی بنیادین در این نهاد ایفا میکنند و سلامت اجتماعی و رفتاری زنان بر سلامت خانواده بهشدت اثرگذار است. هدف این مقاله، توصیف وضعیت اجتماعی زنان در روابط خانوادگی و حوزة خصوصی به میانجی سینماست. با عنایت به رابطة متقابل وثیق میان سینما و جامعه که در پژوهشهای پرشماری بررسی شده است، میتوان با بررسی تغییراتی که در محتوای تولیدات رسانهای رخ میدهد، به شناختی از تغییراتی که در الگوهای ذهنی حاکم بر جامعه دربارة موضوعی خاص رخ میدهد نیز دست یافت. این نوشتار با اتکا به چشمانداز روانکاوی لکانی و روش خوانش سمپتماتیک به بررسی نحوة بازنمایی هویت زنانه در فیلم «دربارة الی» میپردازد. یافتههای پژوهش نشان میدهد این فیلم ترسیمکنندة شکلی از هویتیابی منحرفانه در زنان است که به موجب آن، زن هیچ پرسشی از میل دیگری ندارد و به آنچه دیگری میخواهد، کاملاً آگاه است و خود را ابزاری برای تحقق این میل میداند؛ درنتیجه میل دیگری کاملاً قابلاندازهگیری و قابلسنجش است و هیچ ابهامی در مورد آن وجود ندارد. در چنین وضعیتی شکاف میان میل و کیف پر میشود و هدف زن این است که ابژة کیف وقیحی باشد که دیگری آن را در ساحت نمادین جذب و ادغام کرده است.
The importance of family institute in society and its undeniable role in the transfer of culture and value based systems to the next generation has made the researcher study and recognize this social institute. Due to its significance, the sociologists consider their duty to do pathology and to settle its problems. On the other hand, the women are of fundamental role in this institute and the social and behavioral healthiness of women is effective on the health of family. The purpose of this article is the description of woman’s social status in the family relationships as well as the private domain through cinema. Considering the mutual and reliable relationship between cinema and society which has been done numerous researches about that, it can be achieved an insight of changes on the intellectual patterns dominant on the society through the study of changes happened within the content of media productions. Relying on the viewpoint of Lakani psychology as well as the symptomatic reading, this article studies the way of representation of feminine identity in the movie, About Eli. The findings of research illustrate that this movie is showing a form of deviational identity seeking in women and consequently, the woman has no question about the other’s desire and is aware of what the other wishes and she considers herself as a means of fulfillment of this desire. Consequently, the other’s desire is thoroughly measurable and there is no ambiguity about it. In this situation, the gap between desire and joy is filled and the aim of woman is that the object is some kind of hideous joy that the other has attracted it in the symbolic realm.
ملخص الجهاز:
ازآنجاکه تلاش براي تحکـيم پيونـدهاي خانوادگي و حفظ يکپارچگي نهاد خـانواده ، همـواره از اولويـت هـاي يـک جامعـۀ سـالم و بهنجار است ، تفسير انتقادي محصولات سينمايي در راستاي اين هدف ميتوانـد بـه تحکـيم بنيان خانواده ياري رساند؛ درعين حال با توجه به نقش و جايگاه تعيين کننـدة زنـان و هويـت جنسيتي در مناسبات خانوادگي، اين مقاله به شناخت مناسبات خانوادگي از اين منظر اهتمام دارد و بر اين مسئله متمرکز خواهد شد که چه سازوکار عمده اي فرايند هويت يابي زنان در زندگي خانوادگي يا مناسبات خصوصي را هدايت ميکند.
سوژة هيستريک همواره با اين ترديـد و ابهـام دسـت بـه گريبـان است که در برابر ديگـري چـه جايگـاهي دارد و ديگـري دربـارة او چـه مـيانديشـد؛ امـا سـوژة منحرف به هيچ وجه دچار چنين ترديدهايي نميشود و بـا اطمينـان از آنچـه ديگـري مـيخواهـد، آگاه است ؛ ازاين روست که منحرف بـا زيرلايـۀ غيررسـمي و وقـيح قـانون نمـادين هويـت يـابي ميکند (به تصویر صفحه رجوع شود) آثار فراواني به پشتوانۀ همين چارچوب مفهومي به بررسي محصولات رسانه اي پرداختـه انـد؛ بـراي نمونـه اسـلاوي ژيـژک در کتـاب کـژ نگريسـتن نمونـه اي گويـا از خـوانش سـمپتماتيک مصنوعات فرهنگي اعم از فيلم و رمان ارائه کرده است (ر.
بـه بيـان ديگر کراکائر معتقد است از اين طريق ميتوانـد ذهنيـت يـک «ملـت » را از راه سـينما فهـم کند؛ چراکه فيلم هاي سينمايي همواره توده هاي ناشـناس را مخاطـب قـرار مـيدهنـد و اگـر فيلمي بتواند توده ها را به خود جذب کند و مخاطبان فراواني بيابد، بـدين معناسـت کـه ايـن فيلم نيازهاي موجود در ميان توده ها را ارضا ميکند.