خلاصة:
دربارۀ حجیت روایات تفسیری اختلافنظر وجود دارد. برخی قائل به حجیت و بسیاری از اندیشمندان اسلامی، ازجمله علامه طباطبایی قائل به عدم حجیتاند. در مقالۀ حاضر، ادلۀ حجیت خبر واحد از حیث شمول آن بر روایات تفسیری بررسی شده است. نتیجۀ بررسی، عدم شمول ادلۀ حجیت خبر واحد ـ اعم از لفظی و غیرلفظی ـ بر روایات تفسیری و تأیید دیدگاه علامه است. از دیدگاه علامه، روایات تفسیری زمانی حجتاند که یا متواتر یا محفوف به قرینۀ قطعیه باشند؛ بهطوریکه از طریق آنها وثوق تام شخصی حاصل شود. در زمینۀ روایات جنسیتی به نظر میرسد علامه با رویکرد متنمحوری از ذکر برخی روایات چشمپوشی کرده است. دقت در مضامین برخی از این احادیث بهخوبی ناسازگاری آنها را با مبانی کلامی و انسانشناختی، ظواهر یا روح کلی قرآن، مسلّمات روایی و مانند آن نشان میدهد؛ چنانکه در زمینة علت اعتماد به پارهای دیگر از احادیث تفسیری، به مواردی مانند تواتر یا استفاضه، همسویی و تعاضد مضمونی با روایات دیگر و مانند آن تصریح شده است.
There is discrepancy related to the validity of interpretative narrations. Some believe in the validity of them and many Islamic thinkers do not. In the present article, the reasons on the validity of tradition with single narrator in terms of its inclusion bar the interpretive narrations have been investigated. The result of study indicates no inclusion on the reasons of validity in favor of the tradition with a single narrator, including verbal or nonverbal, to the interpretive narrations and confirming Allameh Tabatabaee’s viewpoints. In Allameh’ view; the interpretive narrations are considered valid when they are successive or included in presumption so that they lead to the approval of personal integrity. In regard with the gender related narrations, it seems that Allameh has disregarded the statement of some narrations with text centeredness approach. The reflection on some of these traditions clearly indicates that their disagreement with theologian and anthropological foundations, the externals and general spirit of Quran, narrative admissions and like that. However, regarding the reason of trusting in some other interpretive traditions, it has been specified some cases such as successiveness, content conformity or disconformity with the other narrations.
ملخص الجهاز:
ديدگاه علامه طباطبايي علامه طباطبايي در تفسير الميزان در موارد بسياري بر عدم حجيت روايـات تفسـيري تأکيـد مـيکنـد و مـي نويسـد: حجيـت خبـر واحـد تنهـا بـه احکـام شـرعي فرعـي اختصـاص دارد (طباطبايي، ١٣٩٣ق ، ج ٦، ص ١٤١ و ج ١٤، صص ٢٥، ١٣٣ و ٢٠٦ـ٢٠٧)؛ زيرا حقيقت جعـل تعبدي حجيت براي امارات ظني، واجب کردن ترتيب اثر واقع بـر حجـت ظـاهري اسـت و اين نيازمند اثر شرعي است ؛ درحاليکه براي رواياتي که مربوط به اصول دين يـا تـاريخ يـا تفسير و امثال آن است ، هيچ گونه اثـر شـرعي وجـود نـدارد تـا مشـمول ادلـۀ حجيـت شـود (همان ، ج ١٠، ص ٣٥١ و ج ١٤، ص ٢٠٦)؛ بنابراين اين گونه روايات ، تنها در صـورت تحقـق وثوق تام شخصي از طريق تواتر يا قيام قرينۀ قطعيه بر آنها حجت خواهند بـود (همـان ، ج ٨، ص ١٤١ و ج ١٤، ص ١٣٣).
اين بيان گرچه به خوديخود صحيح است ؛ ولي بايد در نظر داشت کـه حجيـت مسـتفاد از آيات شريفه و همچنـين روايـات ، بـر اسـاس همـۀ مبـاني جعـل حجيـت امـارات ، در هـر صورت حجيتي تعبدي است و لغو نبودن جعل آن نيازمند اثر شرعي اسـت و قـدر مسـلم از مواردي که حجيت آنها با اين آيات و روايات اثبات ميشود، روايات فقهـي اسـت کـه اثـر شرعي دارد و اما در مورد اخبار غيرفقهـي بايـد ديـد کـه آيـا آثـار شـرعي فراگيـري ماننـد وجوب التزام و جواز اسناد و مانند آن وجود دارد که جعل حجيت تعبـدي را نسـبت بـه آن توجيه کند يا نه .