خلاصة:
مفهوم سرمایه اجتماعی دارای پتانسیل لازم برای جهت دادن رفتار افراد بر پایه شبکه، هنجار، ارزش و اعتماد اجتماعی در ساختار اجتماعی است که روابط اجتماعی براساس اقدامات جمعی را تسهیل میکند. سرمایه اجتماعی عنصری مطلوب برای انجام همکاریهای درون گروهی به شمار میرود و وجود آن جهت همبستگی اجتماعی و رسیدن به اهداف جامعه لازم میباشد و هرچه میزان آن بالاتر باشد دستیابی جوامع به اهداف با هزینه کمتری انجام میگیرد. به نظر میرسد آموزههای دینی به عنوان ارزش متعالی، سبب بسترسازی و تقویت سرمایه اجتماعی میشود. معارف و مفاهیم دینی از یک سو به عنوان نظامی جامع، از طریق ابعاد متعدد خود، فعلیت و انباشت سرمایه اجتماعی را محقق میسازد و از سوی دیگر، سرمایه اجتماعی از طریق ایجاد شبکههای اعتماد و پیوندهای گوناگون زمینه ایجاد توسعه اجتماعی و فرهنگی پایدار را فراهم میکند. هدف اصلی از این مطالعه،بررسی جایگاه سرمایه اجتماعی و عناصر آن در جامعه اسلامی، میباشد. در این پژوهش، مولفههای سرمایه اجتماعی در نگاه دینی شناسایی و بررسی شده است. همچنین، در این مطالعه با استفاده از شاخص فوکویاما و روش شاخص ترکیبی (رتبه درصدی)، سرمایه اجتماعی موجود در ایران طی دوره 90-1363 محاسبه شده، طبق نتایج بدست آمده سرمایه اجتماعی طی سالهای مذکور دارای روندی کاهشیمیباشد. در کل، با توجه به نزولی بودن این روند، زمینهسازی جهت ایجاد و تقویت سرمایه اجتماعی لازم و ضروری میباشد. با این بررسی مشخص می شود که در اسلام برای تقویت سرمایه اجتماعی راهکارهای مناسبی وجود دارد که ضروری است سیاستگذاران امور جامعه، برای تقویت و گسترش آنها تلاش زیادی نمایند.
Abstract The concept ofsocial capital has the potential to give direction based on network behavior, norms, and social trust in the social structure that will facilitate collective actions of social relationships. Social capital is a desirable element for intragroup cooperation, and its presence is necessary for social cohesion and social goals, and countries can achieve the higher level of achievement of the objectives at lower cost.It seems that religious teachings as the supreme value, can act as infrastructure and the strengthening of social capital.Theology and religious concepts on the one hand as an integrated system through multiple dimensions of self- actualization and the realization of can help to creation of social capital and on the other, by creating networks of trust and bonding social capital in various fields can make to sustained social and cultural development. The main objective of this study was to investigate how the existence of social capital and its elements in the Muslim community, is. This study looked at the religious component of social capital identified and assessed. Also, in this study using Fukuyama index and the composite index (percentile ranks), social capital is calculated in the period 1363-90. The results indicated that social capital is a decreasing trend over the years. In general, the downside of this process, set the stage for the creation and strengthening of social capital is required. This review is clear that in Islam there are good ways to strengthen the social capital that is essential to the community for policymakers, for their efforts to strengthen and expand.
ملخص الجهاز:
سرمايه اجتماعي و مولفه هاي آن در اسلام تاريخ دريافت :١٣٩٣/١١/٣ تاريخ پذيرش :١٣٩٤/٢/١٦ * زهرا نصراللهي ** نظام الدين مکيان *** راضيه اسلامي چکيده مفهوم سرمايه اجتماعي داراي پتانسيل لازم براي جهت دادن رفتار افراد بر پايه شبکه ، هنجـار، ارزش و اعتماد اجتماعي در ساختار اجتماعي است کـه روابـط اجتمـاعي براسـاس اقـدامات جمعـي را تسـهيل مي کند.
با اين بررسي مشخص مي شـود کـه در اسلام براي تقويت سرمايه اجتماعي راهکارهاي مناسبي وجود دارد که ضروري است سياست گذاران امور جامعه ، براي تقويت و گسترش آنها تلاش زيادي نمايند.
از مهم ترين عامل ارجحيت مولفه هاي سرمايه اجتماعي در اسـلام ايـن اسـت که ساز وکارها و روشهاي ارتقاء و افزايش سـرمايه اجتمـاعي در نگـاه متعـارف انديشـمندان و صاحب نظران علوم اجتماعي در غرب بيشتر با نگاه ابزاري بـه مفـاهيم و عوامـل کيفـي اسـت و بالتبع توسعه انسانمحور خالي از ارزشهاي معنوي و قدسي و هـم چنـين خـارج از ارزشهـاي نظام توحيدي و الهي است (فاضلي و همکاران،١٣٩١).
يکي از تعاريف مطرح از سرمايه اجتماعي «سرمايه اجتماعي مجموعه هنجارهاي موجود درسيستم اجتماعي است که موجب ارتقاي سطح همکاري اعضاي آنجا معين گرديـده و موجـب پايين آمدن سطح هزينه هاي تبادلات و ارتباطات ميگردد» بر اسـاس ايـن تعريـف ، مفـاهيمي نظير جامعه مدني و نهادهاي اجتماعي نيز داراي ارتباط مفهومي نزديکي بـا سـرمايه اجتمـاعي مي شوند (فوکوياما،٥:١٩٩٩).
در خصـوص اسـلام، پارسـونز٤ معتقد است : در اسلام زمينه بروز سرمايه اجتماعي به خاطر جهت گيري مثبت آن به سوي دنيا و نسبت به جامعه و سياست و تاکيـد فـراوان بـر مسـئوليت هـاي اجتمـاعي مومنـان (مـوقتي و 5 تدين ،٧٠:١٣٧٩) به مراتب افزونتـر و قدرتمنـد از اديـان ديگـر اسـت ؛ چنـانکـه هـالنکروتز ، وسترلند٦ و جانولنيز٧ به اين مطلب اشاره کردهاند (شجاعي زند،٤٨٥:١٣٨١).