خلاصة:
دیدگاه رایج آن است که بسیاری از عناصر تعبیر کپنهاگی، ب هعنوان اولین و مشهورترین تعبیرمکانیک کوانتومی، به لحاظ تاریخی و فلسفی مبتنی بر پوزیتیویسم منطقی است. هدف از ارائه ی اینمقاله نشان دادن این امر است که مکتب پراگماتیسم بیش از پوزیتیویسم منطقی فلسفهپشتیبانی کننده تعبیر کپنهاگی است، فارغ از اینکه واضعان تعبیر، که نیلز بوهر از اصل یترینآنهاست، آگاهانه یا ناآگاهانه این جه تگیری پراگماتیستی را اتخاذ کرده باشند. خواهیم دید کهمولفه هایی از تعبیر کپنهاگی نظیر دیدگاه واق عگرایی ضعیف، ب یمعنا خواندن مفهوم شی فی نفسه،نگرش ابزارانگارانه و پرهیز از پرداختن به مسائل هستی شناختیِ فارغ از تجربه که با مبانی فلسفیپوزیتیویسم منطقی سازگار است در مرز مشترک سن تهای پوزیتیویسم منطقی و پراگماتیسم واقعشده اند و علاوه بر اینها، پراگماتیسم به ویژه از دیگر عناصر مهم تعبیر کپنهاگی، نظیر کلیتمشاهده کننده، مورد مشاهده و دستگاه اندازه گیری، اصل عدم قطعیت و اصل مکملیت پشتیبانیمی کند.
It is a common view that, most of the elements of Copenhageninterpretation, as the first and the most famous interpretation ofquantum mechanics, is rooted historically and philosophically, logicalpositivism. The aim of this paper is to show that, philosophically,pragmatism supports Copenhagen interpretation more intensively,whether or not the initiators of the interpretation, such as Niels Bohr asthe most important figure of the interpretation, were aware of that. Weproclaim that some elements of the interpretation, which are consistentwith logical positivism, are perfectly supported by pragmatism. Someof these elements are: weak objectivism, senselessness of the conceptof “thing in itself”, instrumentalist approaches to theories, and theavoidance to deal with ontological issues irrespective of experiment.Furthermore, and more particularly, it is argued that pragmatismespouses some of other fundamental and important elements ofCopenhagen interpretation such as holism, uncertainty principle, andcomplementarity.
ملخص الجهاز:
خواهيم ديد که مولفه هايي از تعبير کپنهاگي نظير ديدگاه واقع گرايي ضعيف ، بي معنا خواندن مفهوم شي في نفسه ، نگرش ابزارانگارانه و پرهيز از پرداختن به مسائل هستي شناختي فارغ از تجربه که با مباني فلسفي پوزيتيويسم منطقي سازگار است در مرز مشترک سنت هاي پوزيتيويسم منطقي و پراگماتيسم واقع شده اند و علاوه بر اينها، پراگماتيسم به ويژه از ديگر عناصر مهم تعبير کپنهاگي ، نظير کليت مشاهده کننده ، مورد مشاهده و دستگاه اندازه گيري ، اصل عدم قطعيت و اصل مکمليت پشتيباني مي کند.
کارنپ معتقد بود مفاهيم علمي باز هستند به اين معني که هميشه امکان جرح و تعديل آنها وجود دارد و هيچ گزاره اي نيست که غير قابل تجديد نظر باشد.
پيرس در مورد اصل پراگماتيسم اظهار مي کند که براي ايضاح کامل افکارمان درباره هر موضوع تنها بايد به اين مسئله توجه کنيم که آن موضوع حاوي چه نتايج عملي ممکني 8 است و به اين ترتيب فهم ما از آن آثار و نتايج ، همه درک ما از آن موضوع خواهد بود.
Carnap, Philosophical Foundations of Physics, An Introduction to the Philosophy of Science, p.
Plotnitsky, Reading Bohr: Physics and Philosophy, p.
Baggott, Beyond Measure: Modern Physics, Philosophy, and the Meaning of Quantum Theory, p.
Beyond Measure: Modern Physics, Philosophy, and the Meaning of Quantum Theory.
[1907] Pragmatism: A New Name for some Old Ways of Thinking, Cambridge MA: Harvard University Press, 1975.