خلاصة:
هدف این پژوهش بررسی نقش حسابرسان مستقل و کمیته حسابرسی در کاهش ریسک تقلب میباشد. مطالعات پیشین نشان میدهند که تمام حسابرسان یا کمیتههای حسابرسی به یک اندازه در تشخیص ریسک تقلب با استفاده از معیارهای غیرمالی و کاهش این ریسک مهارت ندارند. بر این اساس، این پژوهش به بررسی اثرات حسابرس مستقل و رئیس کمیته حسابرسی بر احتمال بروز تقلب در صورتهای مالی میپردازد. در این راستا، اقدام به تدوین فرضیات جهت آزمون ارتباط بین تلاش حسابرس، دوره تصدی حسابرس، دوره تصدی رئیس کمیته حسابرسی، تخصص حسابرس و تخصص رئیس کمیته حسابرسی با احتمال کاهش ریسک تقلب شده است. قلمرو این پژوهش، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1393-1397 میباشد. آزمون فرضیات با استفاده از رگرسیون لوجستیک انجام پذیرفت. یافتهها حاکی از رابطه منفی معنادار بین تلاش حسابرس، دوره تصدی حسابرس و رئیس کمیته حسابرسی و تخصص حسابرس و رئیس کمیته حسابرسی با ریسک تقلب میباشد. همچنین، رابطه معناداری بین تخصص رئیس کمیته حسابرسی و احتمال ریسک تقلب یافت نشد. نتایج پژوهش نشان میدهد که فرآیند حسابرسی میتواند ریسک تقلب را کاهش دهد اما هر نوع تخصصی در کمیته حسابرسی نمیتواند مفید باشد.
This research aims to investigate the role of independent auditors and audit committees (AC) in mitigating the fraud risks. Prior studies have showed that all auditors or audit committees are not equally adept at identifying and reducing fraud risks by using non-financial measures (NFMs). On this basis, the present research evaluates the effects of independent auditors and AC chairs on likelihood of fraud occurrence on financial statements. In this regard, some hypotheses are formulated to test relationships of auditor efforts, auditor tenure, AC chairs, auditor expertise and AC chair expertise with the likelihood of fraud risk reduction. This study’s research population covers the corporates listed on Tehran Security Exchange in 2014-2018. Hypotheses were tested using logistic regressions. Findings indicate some significantly negative relationships between auditor efforts, auditor tenure, AC chairs, auditor and AC chair expertise with fraud risks. Also, no significant relationship was found between expertise of AC chairs and fraud risk likelihood. The results indicate that audit processes can mitigate fraud risks, however, not all types of AC expertise can be helpful.
ملخص الجهاز:
به طور مشخص تر مسئله اين است که آيا تلاش بيشتر، تصدي طولانيتر، و تخصص بيشتر حسابرسان و رؤساي کميته حسابرسي، اين احتمال را که صورت هاي مالي حسابرسي شده شرکت ، ريسک تقلب بالايي را نشان دهد، کاهش ميدهند.
1. Public Company Accounting Oversight Board ٣٤ در اين پژوهش با پيروي از پژوهش انجام گرفته توسط برازل و اشميت در سال ٢٠١٨، تفاوت بين رشد درآمد و رشد معيارهاي غير مالي، به عنوان نشانه ريسک بالاي تقلب (پرچم قرمز) در نظر گرفته شده است .
در ادامه ، پژوهش هاي پيشين که به بررسي رابطه بين تلاش حسابرس و رئيس کميته حسابرسي، دوره تصدي، و تخصص در صنعت و مراحل مختلف فرايند حسابرسي تقلب پرداخته است به طور خلاصه و با استفاده از دو مطالعه (هوگان و همکاران در سال ٢٠٠٨ و ترامپيتر و همکاران در سال ٢٠١٣) که به درخواست هيئت نظارت بر حسابداري شرکت - هاي سهامي عام انجام پذيرفتند، بيان ميشود.
با توجه به مطالب ارائه شده ، فرضيه دوم پژوهش به صورت زير بيان ميشود: فرضيه شماره دو: شرکت هايي که در آن ها، دوره تصدي حسابرس بيشتر باشد با احتمال کمتري ريسک بالاي تقلب را نشان خواهند داد.
٤٠ فرضيات تحقيق بر اساس مباني نظري و پيشينه پژوهش ارائه شده در اين پژوهش و جهت دستيابي به پاسخي براي پرسش پژوهش ، فرضيه هاي زير مورد آزمون قرار ميگيرند: فرضيه شماره يک : شرکت هايي که حسابرس آن ها تلاش بيشتري ميکند با احتمال کمتري ريسک بالاي تقلب را نشان خواهند داد.
Do Auditors and Audit Committees Lower Fraud Risk by Constraining Inconsistencies between Financial and Nonfinancial Measures?: American Accounting Association journal.