خلاصة:
ویژگی های زندگی اجتماعی و لزوم تعامل با دیگران، کاربرد بسیاری از هیجان ها را که روزگاری از بهترین و در دسترس ترین ابزارهای بشری بودند، تحت الشعاع خود قرار داده است. در جامعه ی متمدن امروزی ماهیت مشکلاتی که برای بشر به وجود می آید، متفاوت از نوع مشکلاتی است که انسان های اولیه با آن ها رو به رو بوده اند. مشکلات امروزی ما بیشتر در قالب ارتباط های انسانی رخ می نماید که استفاده از راهکار جنگ و گریز، یعنی برخوردهای هیجانی و انفعالی شدید، در مقابله با آن ها نا کارآمد است. هوش هیجانی به عنوان یک مفهوم جدید در روان شناسی حاصل در هم تنیدگی دو ذهن هیجانی و عقلانی است. هوش هیجانی رابطه متقابل عقل و احساس است واز آنجا که انسان ها به طور غالب نه به طور عقلانی هستند و نه احساسی از قابلیت فرد برای انطباق با محیط اطراف وکنار آمدن با مشکلات زندگی به کارکرد ترکیبی قابلیت های عاطفی وعقلانی بستگی دارد. امروزه هوش هیجانی موضوع مورد بحث بسیاری از تحقیقات وپژوهش های مربوط به بررسی تفاوت های فردی شده است. توانایی پیش بینی موفقیت های زندگی ونیز نقش اساسی این سازه در اغلب اختلالات روانی می تواند از دلایل علاقه به مطالعه هوش هیجانی باشد. ماهیت آموزش پذیری، قابلیت یادگیری و قابلیت ارتقا و شکوفایی هوش هیجانی موجب گردیده تا به این پدیده بیش از پیش توجه شود لذا در این مقاله ضمن بیان تعاریف موجود، به بررسی تطبیقی دیدگاه اندیشمندان اسلامی پرداخته شده است.
ملخص الجهاز:
الگوی هوش هیجانی از دیدگاه اندیشمندان اسلمی با رویکرد تطبیقی سعیده هدایتی شاهدی محمد رضا دهقانی اشکذری ١- دانشجوی دکترا، گروه مدیریت صنعتی، پردیس حضرت فاطمه الزهرا، دانشگاه فرهنگیان، یزد، ایران ٢- استادیار، گروه مدیریت، واحد یزد، دانشگاه آزاد اسلمی، یزد، ایران چکیده ویژگی های زندگی اجتماعی و لزوم تعامل با دیگران، کاربرد بسیاری از هیجان ها را که روزگاری از بهترین و در دسترس ترین ابزارهای بشری بودند، تحت الشعاع خود قرار داده است.
هوش هیجانی رابطه متقابل عقل و احساس است واز آنجا که انسان ها به طور غالب نه به طور عقلنی هستند و نه احساسی از قابلیت فرد برای انطباق با محیط اطراف وکنار آمدن با مشکلت زندگی به کارکرد ترکیبی قابلیت های عاطفی وعقلنی بستگی دارد.
هدایتی شاهرودی، دهقانی اشکذری ١- مقدمه یکی از سؤالت مهم که بشر با آن مواجه است این است که چرا بعضی از افراد از هوش کافی برخوردارند و در زمینه تحصیلی موفق هستند و رتبه های بالیی دارند اما در زندگی اجتماعی و شغلی و روابط اجتماعی موفقیتی ندارند.
نتایج پژوهش ها نشان می دهد که نداشتن این مهارت ها سبب می گردد، فرد در برابر فشارهای روانی به رفتارهای غیرمؤثر و ناسازگارانه روی آورد درکنار شواهدارائه شده در مورد مؤثر بودن مهارت های زندگی برای سازگاری زناشویی، شواهد فراوان نشان می دهد که زوج ها در جوامع امروزی برای برقراری و مدیریت هیجانی روابط خود با همسرانشان با مشکلت فراگیر و متعددی مواجه هستند )فرمهینی فراهانی و پیداد، ١٣١٩(.