با شاعران امروز (زیر نظر شورای شعر) الأدب والفن

"سیمین بهبهانی-تهران بشکن نفسم گرفت از این شب در این حصار بشکن‌ در این حصار جادویی روزگار بشکن‌ چو شقایق از دل سنگ،برآر رایت خون‌ به جنون،صلابت صخره‌ی کوهسار بشکن‌ تو که ترجمان صبحی به ترنم و ترانه‌ لب زخم دیده بگشا،صف انتظار بشکن‌ «سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی» تو خود آفتاب خود باش و طلسم کار بشکن‌ بسرای تا که هستی،که سرودن است و بودن‌ به ترنمی دژ وحشت این دیار بشکن‌ شب غارت تتاران،همه سو فکنده سایه‌ تو به آذرخشی،این سایه‌ی دیو سار بشکن‌ ز برون کسی نیاید چو به یاری تو،این جا تو ز خویشتن برون آ،سپه تتار بشکن دکتر محمد رضا شفیعی ککنی-تهران کوه‌ناک شب زدگان‌ شبانه‌ با پتک خویش‌ بر مزارت‌ فرود آمدند و تو هم‌چنان‌ با تیغ نور بر سرشان ایستاده‌یی‌ شب زدگان حق دارند که تو عمری با زنبورهایت‌ چشم و چارشان را آزار داده‌یی‌ ققنوسی بوده‌یی که هربار حتا در باران‌ از خاکستر خود شوه ناک‌تر و کوه‌ناک‌تر زاده‌یی‌ شب‌زدگان‌ نامت را می‌زدایند از سنگ،از صدا اما چه سو تو در ضمیر مردم آواره‌ی جهان‌ با رنج خویش‌ امضا نهاده‌یی عمران صلاحی-تهران شعر جهان هست‌ ولی ما یک بار دیگر آن را می‌گوییم‌ تا جهان باشد بیش از آن‌چه هست‌ و ما باشیم‌ بیش از آن‌چه هستیم."