خلاصة:
خانواده به عنوان کوچکترین واحد سازنده اجتماع، از جایگاه بسیار بالایی برخوردار است و سعادت و سلامت اجتماع در گرو سعادت و سلامت خانواده است. سعادت خانواده در سایه روابط صحیح و منطقی اعضای خانواده تامین میگردد، امّا در عصر حاضر، این بنیان مقدس با آسیبها و تهدیداتی جدّی روبروست. پژوهش حاضر، به منظور یافتن راه حلهایی جهت پیشگیری و درمان برخی آسیبهایی که بر نظام خانواده وارد میشود، صورت گرفته است. روش پژوهش، کتابخانهای و تحلیلی توصیفی است. با بررسی متون و تعالیم اسلامی مشخص گردید اگر عدالتمحوری و تعادل با توجه به مفهوم گسترده آن در تمامی ابعاد زندگی خانوادگی جریان داشته باشد، باعث ثبات ارکان بنای مقدّس خانواده میشود. برای نمونه، اگر زوجین در امور اعتقادی و فرهنگی کفو و همشان یکدیگر باشند، در حق هیچیک از آنها ظلم نمیشود. اگر در مواردی مانند روابط زناشویی، روابط با خویشاوندان، مصرف، باروری و بسیاری امور دیگر عدالتمحوری و تعادل جریان داشته باشد، موجب رضایت قلبی زوجین و در نتیجه استحکام بنیان خانواده میگردد.
ملخص الجهاز:
با توجه به اینکه امروزه مواردی مانند لذّتطلبی، تمتّع آنی، مصلحتگرایی فردی، سودگرایی، مادهگرایی و ابزارگرایی بیشازپیش، در زندگی انسان اصل قرارگرفته و همین موارد باعث بروز اختلافات جدی میان زوجین و آسیبپذیری بنیان خانواده شده است، تعادل و عدالتمحوری باعث میشود شخص به همان میزان که به حقوق، منفعت و رضایت خاطر خود اهمیت میدهد، حقوق، منفعت و رضایت خاطر دیگران و مخصوصاً همسر نیز برای او ارزش و اهمیت داشته باشد.
قبل از ازدواج برای انتخاب، نهایت توجه و دقت لازم است؛ اگر انتخاب و تشکیل زندگی مشترک انجام شد و زوجین بعد از آن متوجه تفاوت بین خود و همسرشان در زمینههای گوناگون شدند، در این صورت زوجین علاوه بر اینکه کفو مذهبی یکدیگر باشند، کفو فرعی نیز باشند؛ یعنی تناسبهای لازم از جهات مختلف در میان آن دو رعایت شود.
زن و شوهر باید بتوانند در مناسبات و روابط اجتماعی خود همراه یکدیگر پیش بروند؛ اگر یکی از آنها از شأن و منزلت خوبی در بین مردم برخوردار باشد و دیگری نتواند چنین جایگاهی برای خود داشته باشد، مسلّماً این نقص برای هردوی آنها ملالآور خواهد بود و احساس نارضایتی از زندگی مشترک برای آنها پدید خواهد آورد؛ بنابراین کفویت در شخصیت و رفتار و مرتبه علمی و فرهنگ خانوادگی برای زوجین کاملاً لازم و ضروری بوده و نباید نسبت به آن بیتوجه بود.