خلاصة:
نسل سوم نظریههای انقلابی، آسیب پذیری ساختاری حکومتها را عامل اصلی شکلگیری یک انقلاب می داند. در دهه گذشته، منتقدان این تئوری های، موضوعات مختلفی را در رابطه با نقش کلیدی عواملی مانند رهبری، ایدئولوژی و همزادپنداری در ایجاد حرکتهای انقلابی، مطرح کردهاند. تحلیل انقلابهای بهوقوع پیوسته در کشورهای در حال توسعه و رژیمهای کمونیستی بحثهای جدیتری را در رابطه با نقش این عوامل و ناکارآمدی نظریههای ساختاری نشان میدهد. برای شروع توسعه نسل جدیدی از نظریههای انقلابی، بهتر است که بجای تهیه لیستی از عوامل وقوع یک انقلاب، انقلاب را به عنوان یک معلول در نظر گرفته و روی عواملی که ثبات یک حکومت را تضمین میکند تمرکز کنیم. تضعیف این عوامل، راه را برای رهبری انقلابی، ایدئولوژی و همزادپنداری باز میکند تا در کنار عواملی مانند فشار داخلی و درگیری نخبگان، وقوع یک انقلاب را پایهریزی کنند(به دلیل ترجمه بودن متن، تعداد کلمات چکیده کمتر از تعداد استاندارد است و با راهنمایی از طرف مقاله با خط چین به حد نصاب رسیده است
ملخص الجهاز:
در جهت اول ، محققان تصميم گرفتند نظريه هاي ساختاري را روي انواع گوناگون و روبه گسترش انقلاب هاي جديد اعمال کنند مثلا در بررسي جنگ هاي چريکي و بسيج مردمي در آمريکاي لاتين );١٩٩١ ,Roberts &b; Midlarsky ١٩٨٩ ,Eckstein ١٩٩٨ ,McClintock ;١٩٩٢ ,Wickham-Crowley(، انقلاب هاي ضداستعماري و ضدديکتاتوري ),Skocpol &Goodwin ;١٩٨٩ ,Shugart ;١٩٨٩ ,Dunn ;١٩٨٤ ,Dix 1989; Farhi, 1990; Kim, 1991, 1996; Goldsone et al, 1991; Foran, 1992, 1997b; Foran &Goodwin, 1993; Johnson, 1993; Goldstone, 1994a; Sny- ١٩٩٨ ,der(، انقلاب ها و شورش ها در اوراسيا از ١٥٠٠ تا ١٨٥٠ );١٩٩٤ ,١٩٩١ ,Barkey ١٩٩٣ ,Tilly ;١٩٩١ ,Goldsone(، انقلاب اسلامي دربرابر شاه در ايران ),Skocpol ١٩٩١ ,McDaniel ;١٩٨٩ ,Parsa ;١٩٨٢( و فروپاشي کمونيستي در اتحاد جماهير شوروي و اروپاي شرقي );٢٠٠١ ,b١٩٩٤ ,Goodwin ;١٩٩١ ,Chirot ;١٩٨٩ ,Bunce .
نظريۀ نخبگان و تحليل هاي تاريخي مقايسه اي به موارد بيشماري اشاره ميکند که در آن ها فروپاشي دولت به دليل تقسيم بندي نخبگان و بيرون رانده شدن از رژيم بوده است Kilef & Robinson, 1986; Arjomand, 1988; Higley & Burton, 1989; Wick-( ham-Crowley, 1989; Bunce, 1989; Paige, 1989; Goldsone, 1991; Goldsone et al, 1991; Bearman, 1993; Haggard & Kaufman, 1995; DeFronzo, 1996; Hough, .
“Symbols, positions, objects: toward a new theory of revolutions and collective action”.
“A theory of Third World social revolutions: Iran, Nicaragua, and El Salvador compared”.