خلاصة:
حدود پنجاه سال پیش ارنست مایر (Ernst Mayr) زیست شناس و فیلسوف علم آلمانی در حالی اهمیت زیست شناسی را به فلاسفه علم گوشزد کرد که فلسفه علم به شدت تحت تاثیر فیزیک بود. فیلسوفان علم اندک اندک و با چند دهه تاخیر متوجه این غفلت شدند، اما هنوز اقدامی جدی و همه جانبه برای تجدید نظر در مبانی خود انجام نداده اند. تمرکز این مقاله بر روی مشکلاتی است که مثال های علوم زیستی برای درک رایج فیلسوفان علم از زبان دانشمندان ایجاد می کند. تغییرات مفهومِ «هم ساخت» به عنوان یک موردکاوی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و نشان داده خواهد شد که حداقل در مورد این مفهوم باور رایج مبنی بر وابستگی مفاهیم علمی به نظریات و یا امکان تعیین مرجع یک مفهوم با مولفه های توصیفی و علّی به شدت مورد تردید است. این مشکلات میطلبد که فلاسفه علم درباره آنچه تاکنون بدان توجه نکرده اند، یا به صورت موضعی سعی در حل و فصل آن کرده اند، تجدید نظر کلی کنند. در این مقاله نشان خواهیم داد که ریشه تمایز زیستشناسی از دیگر علوم، تاریخمندی موضوع مورد مطالعه آن است.
About fifty years ago Ernst Mayr, a German biologist, and philosopher of science reminded other philosophers of science of the significance of biology in philosophical studies. By the second half of the nineteenth century, the orthodox philosophy of science was still largely leaned toward physics among other empirical branches of science. It took some decades for philosophers of science to gradually change their focus to biology, but the course of action still needs development. This paper highlights some critical problems that biological case studies may pose against philosophers’ understanding of the language of science. It will be seen that at least for some biological case studies, scientific theory alone cannot determine meaning and reference. Contrary to the orthodox philosophy of science, causal and descriptive components are also insufficient to do the task. This paper reveals some reasons behind these biological complications but ultimately claims that above everything this complication stems from the historicity of the reference of biological concepts.
ملخص الجهاز:
فلسفۀ علم ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی دوفصل نامۀ علمی (مقالۀ علمی ـ پژوهشی)، سال یازدهم ، شمارة اول ، بهار و تابستان ١٤٠٠، ١٢١ ز ١٣٨ چالش فلاسفۀ علم در شناخت زبانِ علم : موردکاوی مفهوم «هم ساخت » محمد مهدی صدر فراتی * چکیده حدود پنجاه سال پـیش ارنسـت مـایر (Ernst Mayr) زیسـت شـناس و فیلسـوف علـم آلمـانی درحالی اهمیت زیست شناسی را به فلاسـفه علـم گوشـزد کـرد کـه فلسـفه علـم بـه شـدت تحت تاثیر ف زی یک بود.
در برخی رویکردهای دسته بندی ارگانیسمی (Cladists)، بر خلاف انتظار شهودی ما تهیخواران (Coelacanths) در کنار مهره داران تکامل یافته تر دسته بندی می شود نه شش ماهی ها این تصویر بازرسمی از تصویری مشابه در کتاب (٢٠٠٤) LaPorte است تاکنون نشان دادیم که مفهوم «هم ساخت » حداقل از دو لحـاظ نسـبت بـه دیگـر مفـاهیم فیزیکی متفاوت است : عـدم وابسـتگی مطلـق بـه نظریـه (در اینجـا تکامـل ) و تعیـین زوج مصادیق بر اساس معیار نه تعریف .
پس می توان به طور کلی گفت در مقابل بی نظمی های مثـال هـای زیسـتی سـه گونـه رویکرد متفاوت وجود دارد: دسته اول کسانی هستند که مفـاهیم مرسـوم فلسـفی را مطـابق استثناهای زیستی اصلاح می کنند، برخی به سادگی مثال های زیستی را استثنا می کنند و بـه فلسفه ورزی عادی خود می پردازند و نهایتا پیشنهاد ما این است که به جای اصلاح مـوردی یک یا دو مفهوم ، بازسازی جدیدی از فلسفه علم با توجه به موارد زیستی شکل بگیرد.