خلاصة:
هدف پژوهش حاضر، دستیابی به الگوی مربیگری فرایند کارورزی دانشجومعلمان در دانشگاه فرهنگیان است. پژوهش، کیفی و با روش نظریة برخاسته از دادهها و طرح نوخاستة گلیزر انجام گرفته است. مشارکتکنندگان 15 نفر از صاحبنظران مرتبط با برنامهریزی درسی، مدیریت آموزشی، کارورزی و مدیران عالی دانشگاه فرهنگیان بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها مصاحبة نیمهساختاریافته بود دادهها به روش تحلیل مضمون با استفاده از نرمافزار MAXQDA تحلیل شدند. پرسشهای اصلی پژوهش با تکنیک 5W1H طراحی و اجرا شدند. میزان پایایی بین کدگذاران 74/0، و پایایی کدگذاری مجدد 88/0 به دست آمد. برای مؤلفههای مربیگری 829 کد باز شناسایی شد. در نهایت، 13 مقولة اصلی به دست آمد، که عبارتاند از بالندگی حرفهای، کنشگران، فرایند یاددهی-یادگیری، انتخابگری، رویکرد، شبکة سازمانی، حمایت و پاداش، سازگاری و انطباق، تعالینگر، برنامة درسی، تسهیلگری، راهبری و تضمین کیفیت. در زمینة سیاستها و اقدامات 454 کد باز و ۵۷ عنصر (۱۳ مؤلفه و ۴۴ سیاست و اقدام) شناسایی شد. پس از شناسایی مقولههای اصلی، گروه کانونی با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب، و برای دستیابی به الگو تشکیل شد.
The purpose of this study was to identify the components and elements of influencing coaching in the teacher-student engagement process at Farhangian University. This research can provide a qualitative study with the Grounded Theory approach and emergent design was implemented. Individuals' Participation Selects 15 individuals and supervisors associated with Farhangian University's curriculum, educational management, internship, and academic management were recruited using a purposive sampling method to gather information sources, and Semi-structured interviews were performed using data analysis, content analysis. MAXQDA software. Using the base code, it obtained 0.74 and the reliability code re-code 0.88. Thematic analysis was used to identify the themes and categories of coaching in the teacher-student internship process Reliability between coders was 0.74, and reliability of coding was 0.88. About open source coaching components; finally, 13 main themes were identified: professional development, actors, teaching-learning process, selection, approach, organizational network, support and rewards, adaptation, adaptation, curriculum, Facilitation, guidance and quality assurance. In terms of policies and actions, three elements of “44 components and 13 policies and actions” were identified. After identifying the main categories, the focus group was selected by purposeful sampling and formed to achieve the model.
ملخص الجهاز:
ETS کارورزي نوعي يادگيري تجربي نظارت شده است که در آن دانشجويان از دانش قبلي خود براي ارتقاي مهارت هايشان در يک محيط حرفه اي استفاده ميکنند (تلخابي و فقيري ، ١٣٩٣، ص ٨)، پريشاني، خروشي و قرباني (١٣٩٥)، در پژوهشي برنامۀ کارورزي را بزرگ ترين نهضت علمي توانمندسازي معلمان آموزش و پرورش مينامند و معتقدند در اين برنامه ، معلم با استاد دانشگاه مرتبط ميشود و بزرگترين پيوند نظام يافتۀ دانشگاه با آموزش و پرورش در تاريخ دانشگاه هاي کشور با آموزش و پرورش تبلور مييابد.
يافته هاي حجازي (١٣٩٦) حکايت از چالش هاي بيست گانه اي در برنامۀ کارورزي از جمله دشواري تحقق اهداف پيش بيني شدة برنامه ، نبودن برنامۀ جامع و مدون براي اجرا و ارزيابي طرح ، نبود سيستم نظارتي دقيق بر اجراي برنامۀ کارورزي، نابسندگي سازگاري با مدارس و آموزش و پرورش ، نبود هم طرازي رويکرد و هم مقصدي ميان استادان و معلمان راهنما و کمي تعامل ميان آنان ، ضرورت تدبير جبران خدمت ، عدم مداخلۀ جدي و هوشمندانه دانشجومعلمان در مباحث کلاسي ، استفاده نکردن معلمان راهنما از روش هاي نوين تدريس در آموزش و يادگيري و ...
در شناسايي مؤلفه ها، عناصر، سياست ها و اقدامات با اين هدف که اطلاعات و مقوله ها بايد از ذيربطان اصلي به دست آيد، جامعه مورد بررسي از خبرگان دانشگاهي مطلع از تربيت معلم و فرايند کارورزي، که در زمينۀ مربيگري فرايند کارورزي دانشجومعلمان در بازة زماني ١٣٨٦ تا ١٣٩٦ اقدام به تأليف کتب ، مقالۀ علمي- پژوهشي و طرح پژوهشي کرده ، و نيز سخنرانان کليدي همايش ها و کنفرانس هاي ملي مرتبط با موضوع بودند تشکيل و بر اساس جست وجوي منابع اطلاعاتي و بررسي آثار و تأليفات و مرور کنفرانس ها و همايش ها، ٢٨ نفر از خبرگان دانشگاهي تشخيص داده شد.