خلاصة:
از آنجا که ساخت بیشتر واژههای زبان فارسی به دوران هندواروپایی و آریایی (اریهای) بر میگردد و مفهوم واژهها نشان-دهندة باورهای اقوام نخستین و نگرش آنها دربارة کارکرد واژهها است، باید نگاهی ژرف-با وجود منابع اندک-به این دو دوره کرد؛ در این رابطه، دانش زبانشناسی تطبیقی و بررسی اساطیر این اقوام طی این دو سده، راه را برای بازسازی واژههای مشترک این اقوام آسانتر کرده است. در کنار آن، باید نگاهی به تبادلات زبانی و فرهنگی با تمدنهای میانرودانی هم داشت، زیرا پارسیان در شماری موارد وامدار آنان بودند و به ویژه اینکه نام پارس نخست در اسناد آنان آمده است. هدف این مقاله، بررسی ساختار و معنی واژة پارس برپایه اسناد زبانشناسی و روایات تاریخی-اساطیری است؛ بنابراین، روش کار هم بررسی ساختار زبانی و شکل نخستین واژه پارس بر پایه متون اشوری و یونانی، و هم یافتن محتملترین معنی برطبق روایات تاریخی و اساطیری دربارة واژة پارس است. در پایان، برپایه همین اسناد زبانشناسی و تاریخی، معنی واژة پارس با "داس" محتملتر پنداشته شده است. از آنجا که ساخت بیشتر واژههای زبان فارسی به دوران هندواروپایی و آریایی (اریهای) بر میگردد و مفهوم واژهها نشان-دهندة باورهای اقوام نخستین و نگرش آنها دربارة کارکرد واژهها است، باید نگاهی ژرف-با وجود منابع اندک-به این دو دوره کرد؛ در این رابطه، دانش زبانشناسی تطبیقی و بررسی اساطیر این اقوام طی این دو سده، راه را برای بازسازی واژههای مشترک این اقوام آسانتر کرده است. در کنار آن، باید نگاهی به تبادلات زبانی و فرهنگی با تمدنهای میانرودانی هم داشت، زیرا پارسیان در شماری موارد وامدار آنان بودند و به ویژه اینکه نام پارس نخست در اسناد آنان آمده است. هدف این مقاله، بررسی ساختار و معنی واژة پارس برپایه اسناد زبانشناسی و روایات تاریخی-اساطیری استزیرا پارسیان در شماری موارد وامدار آنان بودند و به ویژه اینکه نام پارس نخست در اسناد آنان آمده است. هدف این مقاله، بررسی ساختار و معنی واژة پارس
It is necessary to search for the vocabulary in the Indo-European and Indo-Iranian periods because the structure of most Persian words goes back to the Indo-European and Indo-Iranian periods, and the meaning of them shows the beliefs and views of the earliest people about their morphology. During recent centuries the comparative linguistics and mythology have facilitated the common Indo-European words to reconstruct. Besides, it is worth paying attention to the cultural and lingual exchanges with the Mesopotamian civilizations because the Persians impressed by them to some extent, especially the pars’ name, for the first time, has mentioned in the Assyrian inscriptions. The main aim of this study is to investigate the morphology and meaning of Pars based on the lingual evolutions and historical-mythological traditions. The method of this study is also to search for reconstructing both morphology and the earliest form of Pars based on the Assyrian and Greek texts and then to find the most plausive meaning according to the historical-mythological traditions. In the end, it seems to assume that the sickle is the most probable meaning for Pars.It is necessary to search for the vocabulary in the Indo-European and Indo-Iranian periods because the structure of most Persian words goes back to the Indo-European and Indo-Iranian periods, and the meaning of them shows the beliefs and views of the earliest people about their morphology. During recent centuries the comparative linguistics and mythology have facilitated the common Indo-European words to reconstruct. Besides, it is worth paying attention to the cultural and lingual exchanges with the Mesopotamian civilizations because the Persians impressed by them to some extent, especially the pars’ name, for the first time, has mentioned in the Assyrian inscriptions. The main aim of this study is to investigate the morphology and meaning of Pars based on the lingual evolutionsThe main aim of this study is to study is to
ملخص الجهاز:
پارسيان از اقوام آريايي پس از دولت ماد ايراني ، نخستين قومي بودند که امپراتوري جهاني تشکيل دادند، با وجود اين ، واژه پارس که ساختي کهن دارد، در اسناد تاريخي به معني آن اشاره اي نشده است و زبان شناسان به اين علت دربارٔە آن اختلاف نظر دارند و تنها بر پايه اسناد زبان شناسي نظرات گوناگوني داده اند.
از اين رو، در کنار مباحث زبان شناسي ، بايد نگاهي به تبادلات زباني ، اساطيري و فرهنگي با تمدن هاي ميانروداني هم داشت ، زيرا پارسيان پس از مهاجرت به فلات ايران و قرار گرفتن به جاي دول ميانروداني در موارد بسياري وام دار آنان شدند و به ويژه اينکه نام پارس همراه با نام ماد نخستين بار در اسناد آنان آمده است .
در تطبيق هجاي پاياني ، در زبان آشوري ، اين نشانه براي هجاي پاياني ̌mas و ̌vas به کار مي رفت (٢٧٣ ,٧٠ :٢٠٠٤,Borger & ١٠٣ :١٨٩٨,King) که احتمالاً از سومري وام گرفته شده و در سومري ̌mas هم واژه اي به معناي «روشن و درخشان ، بز،» بوده است :١٩١٤,Delitzsch) ٢٠ :١٩١١,Langdon & ١٨٢ ,١٢).
(Maximilian,1916: 321) با نگاهي به واژه «پارس » در متن هاي آشوري پي مي بريم که هجاي پاياني به شکل هاي u/va، ̌vas/̌us و ̌mas آمده است ؛ اما اينکه چرا واژٔە پارس با دو واج متفاوت v و m آمده ، بايد به اين نکته توجه داشت ، از ميان همخوان ها، واج خيشومي - لبي m آشوري همچون زبان عبري در آغاز واژه تلفظ مي شده است (براي نمونه ، maruduk= مردوک ) (١١٤ :١٩١٤,Delitsch).
An Etymological dictionary of Persian, English and other Indo-European Lnaguages.