خلاصة:
چرا در میان دروس مختلف متوسطه و دانشگاهی درس عربی مهجور مانده و دانشآموزان و دانشجویان اشتیاقی به آن نشان نمیدهند؟ به عبارت دیگر، چرا یادگیری قواعد عربی برای دانشآموزان بسیار دشوار مینماید؟
این ضعف تا جایی است که در نظام جدید آموزشوپرورش بیشتر به مقوله ترجمه توجه شده و تا حد زیادی از پرداختن به قواعد صرفنظر گردیده است.
در دانشگاهها نیز وضعیت از این بهتر نیست. دانشجویان رشتههای حقوق، ادبیات، معارف و ... با درس عربی با بیمیلی روبهرو میشوند و انگیزه کافی برای فراگیری آن ندارند.
ملخص الجهاز:
آیا زمان آن نرسیده که به جای مقصر دانستن دانشآموز و دانشجو و فرهنگ و سیاست کشور، اندکی، شیوه تدریس را مورد نقد و بررسی قرار دهیم؟ در همین راستا بر آن شدم تجربههای شخصی خود را برای استفاده سایر دبیران عزیز در اختیار مجله رشد معارف قرار دهم؛ شاید سودمند واقع شود.
و باز بهعنوان مثال، برای تدریس حروف شرط و جازمه، که بخشی از آن هنوز در کتاب یازدهم، توضیح داده شده است، از این شعر استفاده میشود: إن و مَن و ما اینما لم و لما لام امر و لاء نهی حروف جزمند حبیبم دانشآموزان پس از چند بار دست زدن و تکرار شعر و به دنبال آن حفظ اشعار بالا، کاملاً یاد میگیرند که مصرع اول جزء حروف شرط، و جازم دو فعل شرط وجواب شرط میباشد.
بهعنوان مثال، درس اول از کتاب یازدهم را که در مورد بعضی مضامین اخلاقی بوده و در قرآن نیز به آن اشاره شده است، میتوان با چند داستان و روایت کوتاه آغاز کرد (مثلاً در مورد غیبت، قصه یا کلیپ آموزشی پخش شود).