خلاصة:
در عرصه کنونی که شرایط و محیط کسب و کار به شدت در حال تغییر می باشد، مدیران برای موفقیت در اینعرصه متلاطم نیازبهاطلاعات، پیشنهادهاو راهکارهایکارمندان هستند.اما کارمندان همیشه اظهار نظرنمیکنند. آنها با شرایطی مواجه میشوند که باید تصمیم بگیرند که صحبت کنند یا سکوت کنند. این در حالی است که آنها اطلاعاتو فکرهای سودمندی دارند. بسیاری ازکارکنان حقایقی درمورد مشکلات اساسی سازمانی میدانند درحالیکه آنها جرئت انتقال مشکلات را به مافوق شان را ندارند.
هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل آوای سازمانی کارکنان با رویکرد اسلامی میباشد که باروش کتابخانهای بهصورت توصیفی- تحلیلی انجام شده است و عواملی که در بروز ایدهها و نظرات کارکنان تأثیرگذار است با استفاده از آموزههای اسلامی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که بر خلاف تصور بسیاری که آوای کارکنان از نظر آن ها مهم نیست یا پیامدهای منفی برای سازمان، کارکنان و خود فرد ندارد، از نگاه اسلامی، آوای سازمانی دارای معیارها و شرایطی است که با رعایت آن شرایط، پیامدهای مثبت زیادی برای فرد، سازمان، و گروههای کاری دارد.
ملخص الجهاز:
با توجه به اين که موضوع «آواي سازماني» در جوامع علمي و سازماني موضوعي جديد به شمار ميآيد، اين پژوهش به دنبال آن است تا با مرور تاريخچه و ادبيات آواي سازماني کارکنان ، مفهوم آواي سازماني را تعريف و تبيين نموده ، انواع مختلف و انگيزه هاي متفاوت افراد در ارائه هريک از آن ها را بررسي نمايد، تا بتواند عوامل سازماني، مديريتيو فردي مؤثر در بروز آواي سازماني وپيامدهاي ناشي از آن را در سازمان شناسايي، دسته بندي و در نهايت راه کارهايي براي بروز و اظهار آواي 1.
از آن جا که پديده سکوت سازماني ميتواند مانعي براي ابراز ايده ها و نظرات افراد در سازمان باشد، شناسايي عوامل مؤثر بر آن و تلاش به منظور رفع آن ها، ميتواند شرايط ابراز عقايد، بيان ايده ها و ارائه نظرات کارکنان را تسهيل نموده ، قدرت خلاقيت آن ها را افزايش داده و بالطبع سازمان ها با بهره مندي از مشارکت فعالانه و آگاهانه کارکنان ، مسير رشد، تعالي و موفقيت خود را با سرعت بيشتري طي کنند(زارعي متين و همکاران ، ١٣٩٠: ٧٩).
برخي پژوهش ها(آرچيبانگ ٢٠٠٤ : ٢) نشان ميدهد، سازمان هايي که سطوح بالاتري از آواي کارکنان را تجربه ميکنند داراي افرادي هستند که نسبت به سازمان متعهد هستند و کارمندان در کارهاي سازماني درگير ميشوند و به سازمان هويت ميدهند و بيشتر به اهداف و ارزش هاي سازمان پايبند هستند، با افزايش ارتباطات و مشارکت ميان افراد هزينه تبادلات کم تر شده و اين يک مزيت رقابتي براي سازمان است (درويش و شمس ، ١٣٩٦: ٣) .