خلاصة:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اضطراب و افسردگی و حافظه شرح حال در بین افراد مبتلا به آسم و سالم بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش در برگیرنده بیماران مبتلا به آسم که به صورت سرپایی به بیمارستان میلاد در سال 1399 مراجعه نمودند، بود. نمونه این پژوهش60 نفر بود که تعداد 30 بیمار مبتلا به آسم و 30 نفر افراد عادی که در متغیرهای جنس، سن و تحصیلات با گروه بالینی همتا شده اند به عنوان گروه کنترل در مطالعه شرکت کردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه دموگرافی، پرشسنامه افسردگی بک (BDI) و پرسشنامه اضطراب بک (BAI) بود. برای تحلیل آماری سوالات پژوهش از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج تحلیل تحلیل داده ها نشان داد که بین اضطراب و افسردگی در بین افراد مبتلا به آسم و سالم تفاوت معناداری وجود دارد(05/0 p<).
The aim of this study was to compare anxiety and depression and history of memory among asthmatic and healthy individuals. The research method was descriptive comparative causal. The statistical population of this study included patients with asthma who referred to Milad Hospital on an outpatient basis in 1399. The sample of this study was 60 people with 30 patients with asthma and 30 normal people who were matched with the clinical group in terms of gender, age and education as a control group. The research instruments included Demographic Questionnaire, Beck Depression Inventory (BDI) and Beck Anxiety Inventory (BAI). Multivariate analysis of variance was used for statistical analysis of research questions. The results of data analysis showed that there is a significant difference between anxiety and depression in asthmatic and healthy individuals (p <0.05).
ملخص الجهاز:
نمونه اين پژوهش ٦٠ نفر بود که تعداد ٣٠ بيمار مبتلا به آسم و ٣٠ نفر افراد عادي که در متغيرهاي جنس ، سن و تحصيلات با گروه باليني همتا شده اند به عنوان گروه کنترل در مطالعه شرکت کردند.
تحقيقات نشان داده است که ميزان همپوشي اين بيماري با مشکلات هيجاني مثل اضطراب و افسردگي بالاست (گونزالس ٢ و همکاران ، ٢٠٢٠) ، همچنين يافته هاي عيني فراواني وجود دارد که نشان مي دهد اين مشکلات به عنوان عوامل تسريع کننده حملات آسم شناخته شده اند که بر نشانه هاي بيماري و کنترل آن تاثير مي گذارند و موجب تشديد فرآيند بيماري مي شوند (کوهن ٣، ٢٠٠٠).
کيفيت زندگي در بيماران مبتلا به آسم پايين است که يک عامل پيش بيني کننده براي ابتلا به اختلالات روان شناختي مانند اضطراب و افسردگي است (پرزيوسبکي ٦، ٢٠١٧)، ازسوي ديگر خود اين مشکلات نيز باعث کاهش هر چه بيشتر کيفيت زندگي مي شود (ويلا٧، ٢٠٠١).
5 Stanescu 6 Przybyszowski 7 Vila, G.
بنابر مطالب مطرح شده ، بيماري آسم با اختلالات خلقي همپوشي بالايي دارد، بنابراين لازم است چگونگي عملکرد افراد مبتلا به آسم در اختلالات خلقي بررسي گردد و مشخص گردد که آيا بيماري آسم بر افسردگي و اضطراب تاثير مي گذارد؟ روش اين تحقيق را مي توان از نظر هدف ، از نوع تحقيقات کاربردي و از لحاظ نحوه ي گردآوري داده ها تحقيق توصيفي از نوع علي- مقايسه اي دانست .
اين اثر نشان مي دهدکه حداقل بين يکي از مولفه هاي اضطراب و افسردگي در دو گروه افراد مبتلا به آسم و افراد سالم تفاوت معنادار وجود دارد(لامبداي ويلکس =٠/٢٩، ٠٠٥>p).