خلاصة:
این مقاله تحقیقی انسان شناختی است که تأثیر میزان تأکید بر تفکیک جنسیتی در فضاهای خصوصی و عمومی بر کیفیت روابط دوستانة بین جنسیتی نوجوانان را مطالعه میکند. برای ارزیابی اینکه اهداف سیاستگذاران در تفکیک جنسیتی فضا چگونه در کنش ها و نگرش های جنسیتی کاربران تأثیرگذار بوده است، از مشارکت دو گروه دختران با سبک زندگی متفاوت به لحاظ میزان التزام به تفکیک های جنسیتی (سبک زندگی منعطف و غیرمنعطف) بهره گرفتهایم. نظریة لوفور با تأکید بر فضا به عنوان تولید اجتماعی و تمایز بین کردار فضایی، بازنمایی فضایی و فضاهای بازنمایی مورد استفاده قرار گرفته است. روش تحقیق مردم نگاری و مقایسهای با تأکید بر فنون مشاهدة مشارکتی و مصاحبة مردم نگارانه بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهند که عدم انعطاف در تفکیک جنسیتی، کنجکاوی ها و جهتگیری های جنسی را با پنهان کاری و تصمیمات دارای خطرپذیری بیشتر همراه می کند.
This paper is an anthropological research about the effect of the emphasis on gender segregation in private and public spaces on the quality of intimate relationships between the girls and the boys.Policymakers pursue an emphasis on gender-based spatial segregation with the aim of promoting moral health and preserving the Islamic identity of cities. For an assessment that how politicians 'goals in gender separation of space affect users' gender actions and attitudes, we have benefited from the participation of two groups of girls with different lifestyles. One of these two groups, which strongly follows the rules of space separation based on gender, has been identified as an inflexible lifestyle and Compared to the other group, which is more flexible in adhering to gender segregation and It is referred to as a flexible lifestyle group. Lefebvre's theory has been used to emphasize space as a social product and to distinguish between spatial action, spatial representation, and representational space. The research method was ethnographic and comparative with an emphasis on participatory observation techniques and ethnographic interviews. Research shows that inflexibility in gender segregation accompanies sex-gender actions with secrecy and more risky decisions.Research therefore shows that inflexible spatial separation does not meet the moral and identity goals of policymakers.
ملخص الجهاز:
برای ارزیابی اینکه اهـداف سیاسـت گـذاران در تفکیک جنسیتی فضا چگونه در کنش ها و نگرش های جنسیتی کاربران تأثیرگذار بوده است ، از مشارکت دو گروه دختران با سبک زندگی متفاوت به لحاظ میـزان التـزام بـه تفکیـک هـای جنسـیتی (سـبک زنـدگی منعطـف و غیرمنعطف ) بهره گرفته ایم .
با توجه به اینکـه ارزش هـای اساسـی زنـدگی فرد تا حد زیادی تحت تأثیر دورٔە قبل از بلوغ و ابتدای فرایند اجتماعی شدن اسـت (اینگلهـارت در جعفرزاده پور ٢٠٠٣: ١٣٩٠)، در حوزٔە علوم اجتماعی جای دارد به این موضوع بپـردازیم کـه هویت و کنش های جنسیـ جنسیتی افراد پـرورش یافتـه در چنـین فضـای شـهری دارای چـه ویژگی هایی است .
در مورد سبک لباس و زمان و مکان های حضور در فضـای عمـومی نیـز گـروه غیرمنعطـف محافظه کاری بیشتری نشان می دهد و به دنبال «عدم جلب توجه » یا نامرئی کردن بدن زنانه در فضای عمومی است و این دختران را بـه سـوی اسـتفاده از فضـاهای جنسـیتی مثـل فضـاهای آموزشی و اوقات فراغتی تفکیک شده هدایت می کند؛ مثلا همۀ این گروه از مشـارکت کننـدگان به طور مستمر یا موردی از بوستان های زنانه استفاده کر ده بودند؛ درحالی که در گروه منعطـف ، تنها تعداد کمی از مصاحبه شوندگان به طور موردی این نوع از فضا را انتخاب کر ده بودند.
با توجـه بـه افـزایش دسترسـی بـه تلفـن همراه و شبکه های مجازی بین دختران زیر ١٨سال در هیچ موردی آشنایی اولیه با پسرانی کـه در نزدیکی محل زندگی شان بوده اند و از طریق دیدارهای حضوری صورت نگرفته و در مـواردی از طریق ارتباط مجازی ، دوستی با شخصی که در شهری دیگـر زنـدگی مـی کنـد، بـه رابطـه ای عمیق و طولانی مدت و برقراری روابط در فضای واقعی تبدیل شده است .