خلاصة:
یکی از اتفاقاتی که ممکن است برای هر شخصی در زندگی رخ دهد طلب و دینی است که بر عهده او میماند و گاه این طلبکاری به دلایل مختلفی مغفول واقع شده و حتی صاحبانش از دنیا میروند و یا به هر دلیل دیگری امکان ادای این دین فراهم نخواهد شد. از منظر دین مبین اسلام این موضوع باعث برطرف شدن این حق نخواهد شد و این دین کماکان بر گردن شخص خواهد بود و چون منشا به دست آمدن آنها ظلم و تجاوز عمدی یا سهوی بوده است، به آنها مظلمه و مظالم عباد گفتهاند. این موضوع در مقولهای به نام "رد مظالم" پاسخ داده میشود. در این اثر گردآورنده ضمن بررسی واژه مظالم در لغت و اصطلاح، به بیان مباحثی از قبیل ضرورت و اهمیت رد مظالم، تفاوت مظالم با مال مجهول المالک، حدود و موارد مظالم، جایگاه حقوق مردم در قرآن و روایات، تعریف مظالم در لسان فقها، برخی احکام فقهی رد مظالم، و نظر برخی از مراجع معظم تقلید در این باره میپردازد.
One of the incidents that may occur for any person during the life is a debt on him/her that sometimes becomes forgotten and the owner may has passed away or is not accessible due to other reasons. According to Islam, this debt remains on the person and since the source of obtaining the property has been intentional or unintentional cruelty and violation, the debts are called “Madlamah” or “Madalim” (Plural of “Dulm” i.e. cruelty or injustice). The issue is discussed under the title of “Radde Madalim” (return of the above mentioned debts). The present paper has studied the term of “Madalim” lexically and idiomatically in addition to issues like: necessity and importance of Radde Madalim, the difference between Madalim and the property with unknown owner, the extent and the cases of Madalim, the position of the rights of people in the Qur’an and the Hadiths, the definition of Madalim in the statements of the jurists, some jurisprudential rules of Radde Madalim and the opinions of some prominent jurists.
ملخص الجهاز:
(همان : ٣٦٤) ٣- اگر خمس مال حلال مخلوط به حرام را بدهد، یا مالی که صاحبش را نمی شناسد به نیت او صدقه بدهد، بعد از آنکه صاحبش پیدا شد بنابر احتیاط واجب باید به مقدار مالش به او بدهد.
(خمینی : ٢٧٥) ٤-١-٢- نظریه ی آیت الله سیستانی ایشان نیز در این باره احکام را در چند مساله بیان کرده اند که به ذکر برخی از آنها می پردازیم : ١ـ اگر مال حلال با مال حرام طوری مخلوط شود که انسان نتواند آنها را از یکدیگر تشخیص دهد، و صاحب ٣٦ مال حرام و مقدار آن هیچ کدام معلوم نباشد، و نداند که مقدار حرام کمتر از خمس است یا زیادتر، با دادن خمس آن حلال می شود و بنابر احتیاط واجب باید به کسی که مستحق خمس و رد مظالم می باشد، بدهد.
٢ـ اگر مال حلال با حرام مخلوط شود و انسان مقدار حرام را چه کمتر و چه بیشتر از خمس باشد بداند ولی صاحب آن را نشناسد، باید آن مقدار را به نیت صاحبش صدقه بدهد، و احتیاط واجب آن است که از حاکم شرع هم اذن بگیرد.
اگر شخص خمس مال حلال مخلوط به حرام را بدهد یا مالی که صاحبش را نمی شناسد به نیت او صدقه بدهد بعد از آنکه صاحبش پیدا شد طبق نظر امام خمینی و آیت الله سیستانی بنابر احتیاط واجب باید به مقدار مالش به او بدهد؛ با این تفاوت که آیت الله سیستانی راضی نشدن صاحب مال را هم شرط می دانند.