خلاصة:
مهندسی افکار عمومی، در قالب رسانه بهمنظور رویارویی مؤثر با بحران و مدیریت بحران نقش بسیار مهمی را ایفا میکند. تهییج افکار عمومی، نشانگر نگرشهایی است که بخشی از عامه مردم عمیقاً به آن پایبندند و نسبت به آن واکنش نشان میدهند؛ این نگرشها در موارد بسیاری به توافقات و اشتراکاتی منجر میشود که سازمانها، گروهها، دولتها و مردم را به اقدامات مؤثر و گستردهای رهنمون میسازد. رسانهها سه کارکرد بر افکار عمومی دارند: 1. عرضه اطلاعات مربوط به موضوعات ازطریق پخش اخبار 2. انتقال دامنه وسیعی از پیامها از مقامات حکومتی و سیاستمداران به مردم 3. مورد بحث و بررسی قراردادن موضوعات. سوگیری عمده رسانه برای جهتدهی افکار عمومی زمانی است که جامعه را بحرانی فرا میگیرد. رسانه موفق باید دارای ویژگیهایی باشد تا بتواند با اطلاعرسانی سریع و بموقع و انتقال پیام نقش خود را در مدیریت بحران بخوبی ایفا کند. در الزامات الگوی رسانهای مهندسی افکار عمومی، باتوجه به نوع بحران و ویژگیهای روانشناختی و جامعهشناختی مخاطبین، نوع و میزان درگیری آنها با بحران، از ابزار و روشهای رسانهای متفاوتی استفاده میشود و برای هر بحرانی برنامهای خاص ارایه میشود. مطالب ارائهشده در این مقاله دربارۀ نقش رسانهها در مهندسی افکار عمومی مبتنی بر نظریههای روانشناسی فردی و اجتماعی است که هم به اختیار و تمایلات درونی افراد و هم به عوامل اجتماعی و هم عامل برنامهریزی در مهندسی افکار عمومی اهمیت میدهد و منطبق با باورهای مذهبی و ملی مردم کشور است.
Public opinion engineering plays an essential role through media for effective dealing with crisis and crisis management. Inspiring public opinion through attitudes that a section of the general public deeply adheres to and reacts, often lead to promises and partnership that manage organizations, groups, governments, and the public to perform effective and extensive actions. The media affects public opinion in three ways: 1. Providing information about issues by propagating news 2. Communicating a wide range of messages from government officials and politicians to the public 3. Presenting discussion on issues. The main tendency of the media to manage public opinion emerges when society is in the condition of crisis. Effective media is supposed to have special features to play its role in crisis management by providing quick and timely information and messages. The public opinion engineering media model, according to the types of crisis and the psychological and sociological characteristics of the audience and their involvement in the crisis, requires different media tools and methods to employ in specific programs for each crisis. This research is aimed at identifying the role of media in public opinion engineering based on theories of individual and social psychology, and paying attention to both internal wills and inclinations of individuals and social factors and the planning factor in public opinion engineering consistent with religious and national beliefs of the people.
ملخص الجهاز:
مطالب ارائه شده در اين مقاله دربارة نقش رسانه ها در مهندسي افکار عمومي مبتني بر نظريه هاي روانشناسي فردي و اجتماعي است که هم به اختيار و تمايلات دروني افراد و هم به عوامل اجتماعي و هم عامل برنامه ريزي در مهندسي افکار عمومي اهميت ميدهد و منطبق با باورهاي مذهبي و ملي مردم کشور است .
پشتوانه نظري اين ديدگاه چنين است که هنگام تصميم گيري در مورد موضوعات خاص ، افکار عمومي معمولا هيچ تأثيري ندارد؛ زيرا عموم مردم در بسياري از موضوعات يا نظري و يا هيچ اطلاعي از آن ندارند و تنها طبقه اي از افراد نخبه و فرهيخته را ميتوان يافت که درجات مختلفي آراي معنيدار را در 58 زمينۀ کارها دارند و همين گروه هستند که افکار عمومي را شکل ميدهند (گلدشتاين ، ١٣٨٤).
در اين شيوه هرچند رسانه ها دستور خاصي ازسوي حکومت دريافت نميکنند به علت بلوغ حرفه اي و هم چنين مسئوليت پذيري حرفه اي در جهت سياستهاي کلان نظام براي حل بحران ، خود را وارد عمل ميکنند و چون از دولت مستقل هستند، تأثيرگذاري آنها بيشتر است به طوريکه رسانه از روشهاي مؤثر مهندسي افکار عمومي در زمان وقوع بحران به شمار ميرود (هوشنگي، ١٣٨٧).
به هر حال بايد به اين موضوع توجه کرد که ديپلماسي رسانه اي در مديريت بحران ، صرف نظر از اينکه با چه نوع بحراني روبه رو هستيم ، استفاده از روشهاي مؤثر برقراري ارتباطات براي انتقال پيام به مخاطبان و يا تغيير در رفتار مخاطب است .