خلاصة:
مقالة حاضر با اتخاذ رویکرد روانکاوانة لاکانی و در پرتو مفهوم گفتمان ارباب ذیل مفهوم چهار گفتمان؛ بهبررسی نمایشنامة شاهلیر شکسپیر میپردازد. پرسش اصلی مقاله چرایی جنون شاهلیر و بینظمی متعاقب درگرفته در جامعه، پس از شرایط ثبات و نظم ابتدای نمایشنامه است. پژوهش حاضر نشان میدهد که چگونه بههنگامی که شاهلیر در مقام اربابدال و جایگاه موضوع همانانگاری سوژههای خطخورده، از گفتمان حذف شده و حقیقت گفتمان ارباب برملا و پردة فانتزی گسیخته میشود، خدایگان و جامعه هر دو دچار جنون و آشفتگی میشوند. نخست، مفهوم گفتمان ارباب و اجزای آن شرح داده شده و تبیین میشوند و سپس با اتکا بهشیوة واکاوی متن بهپرسشهای اصلی پژوهش پرداخته میشود.
The present study examines Shakespeare’s King Lear according to the Lacanian Psychoanalysis specifically in the light of the Lacan’s four discourses concept. The main question concerns the madness of King Lear and the subsequent turmoil ravaging society after the dominant stability and order in the beginning. The study shows that when King Lear as the master signifier and the locus of identification for the barred subjects, is removed from the discourse, the truth of discourse is going to be revealed, the veil of fantasy is torn apart, and the king and society find themselves in madness. The researchers first present a lengthy introduction mainly discussing the history of psychoanalytic criticism and showing how dramatically it is changed after the radical psychoanalytic innovations made by Jacques Lacan. The next part is totally allocated to explaining the theory of the discourse of master and its constituent components such as the master signifier, the other, the object petit a and the truth.
ملخص الجهاز:
پژوهش حاضر نشان ميدهد که چگونه به هنگامي که شاه لير در مقام ارباب دال و جايگاه موضوع همان انگاري سوژه هاي خط خورده ، از گفتمان حذف شده و حقيقت گفتمان ارباب برملا و پردة فانتزي گسيخته ميشود، خدايگان و جامعه هر دو دچار جنون و آشفتگي ميشوند.
نقد روانکانۀ لاکاني در پرتو مفهوم چهار گفتمان و در اين جا با تکيه بر گفتمان ارباب ، نقدي است از اساس «ميل محور» که با ابتناي بر ميل بنيادين سوژه براي دستيابي به تماميت هويت نشان ميدهد که ___________________________________________________________________________ 1 Jacques Derrida چگونه همين ميل در ساحت نماديني که حول يک فقدان برسازنده شکل گرفته است ، موجب همان انگاري با ارباب دال هاي انگلرگاني ميشود.
يعني شاه لير مادامي که در ساختار گفتمان ارباب ، ذيل جايگاه دال ارباب ، کارکرد و نقش خود را ايفا ميکند موضوع همان انگاري سوژه هاست اما لحظه اي که از اين گفتار پا بيرون مينهد درمييابد که آن کارکرد و نقش شاهي جملگي برآمده از اشغال جايگاه دال اربابي بوده است و بيرون از آن نظم گفتمان و آن جايگاه نميتواند ديگر به سان گذشته آن نقش و کارکرد را ايفا کند.
مادامي که شاه لير در مقام دال ارباب و به سان ابژة والاي همان انگاري سوژه هاي خط خورده به ايفاي نقش ميپردازد و اين چنين تماميت هويت مبتلا به فقدان آن ها را وعده ميدهد، جامعه نيز برقرار و ساکن است .
: The Other Side of Psychoanalysis: The Seminar of Jacques _____________ Lacan: (Vol. Book XVII) trans.