خلاصة:
هدف این پژوهش، باز تعریف نقش اعضای هیئت علمی در سیاستگذاری آموزش عالی میباشد. این پژوهش کیفی، در دو گام تدوین شده است. نخست با استفاده از روش مروری نظاممند، کلیدواژههای تخصصی در پایگاههای بینالمللی جستجو شدند. دوم، با استفاده از تحلیل تماتیک استربرگ به تحلیل تماتیک پرداخت شد. یافتههای مولفههای نقش اعضای هیئت علمی در حکمرانی دانشگاه شامل: جمعسپاری تصمیمسازی و تصمیمگیری (جمعگرایی در تصمیمات، نحوه اتخاذ تصمیمات و شفافیت و اطلاعرسانی) و حوزه و دامنه عمل تصمیمات (سیاستگذاری دانشگاه، مدیریت دانشگاه، مالیه دانشگاه، امور اداری و دانشجویی) میشد. مولفههای مورد توجه مدیران دانشگاه در مشارکت اعضای هیئت علمی در بردارنده هشت مولفه اصلی حکمرانی همگانی دانشگاه؛ توسعه سرمایه انسانی؛ توسعه سرمایه اجتماعی؛ قوانین و مقررات دانشگاه؛ مکانیزمهای تشویقی؛ فضاسازی رقابتی؛ ظرفیتهای نرم؛ ظرفیتهای سخت با 16 زیر مولفه فرعی میشود. مولفههای سیاستگذاران آموزشعالی نیز مشتمل بر حکمرانی چندسطحی آموزش عالی (سیاستگذاری هدفمند و مدیریت کارآمد) و قوانین و مقررات (قوانین فراآموزش عالی و قوانین آموزش عالی) میباشد.
The purpose of this study is to redefine the role of faculty members in higher education policy. This qualitative research has been compiled in two steps. First, specialized keywords were searched in international databases using a systematic review method. Second, thematic analysis was performed using Sterberg thematic analysis. Findings of the components of faculty members' role in university governance included: collective decision-making and decision-making (collectivism in decisions, decision-making, transparency and information) and scope of decision-making (university policy-making, university management, university finance, administration and student affairs). . The components considered by university administrators in the participation of faculty members include the eight main components of public governance of the university; Human capital development; Social capital development; University rules and regulations; Incentive mechanisms; Competitive atmosphere; Soft capacities; Hard capacities were subdivided into 16 subcomponents. Components of higher education policy makers also include multilevel governance of higher education (targeted policy-making and efficient management); Rules and regulations (higher education laws and higher education laws).
ملخص الجهاز:
ir نويسنده مسئول -١ مقدمه در دهه هاي اخير با توجه به پيچيده شدن فرايندهاي نهادهاي دانشگاهي، مسئله حکمراني به يک موضوع بحث بر انگيز تبديل شده است (٢٠٠١ ,Gerber ;٢٠٠٦ ,Simplicio) بر همين اساس ، از اواسط دهه ١٩٨٠ اصلاحات زيادي در زمينه حکمراني دانشگاه در دستور کار بسياري از کشورها قرار گرفته است ( ;٢٠٢٠ ,Huang ;٢٠١٥ ,Davies &Calma ;٢٠٠٨ ,.
چراکه امروزه انتظارات و فشارهاي زيادي به دانشگاه ها و موسسات آموزش عالي براي پاسخگويي و اثربخشي بيشتر در زمينه تصميمات سازماني و حکمراني وارد شده است (٢٠٠٤ ,Eckel &Kezar ).
ع در حکمراني دانشگاه به ضرورتي اجتناب ناپذير مبدل شده است (٢٠١٧ ,Johnson etal) با اين حال ، يافته هاي پژوهشي مويد اين نکته است که مشارکت ا.
Vican etal) در حکمراني دانشگاه ، يک هدف مشترک وجود دارد تا اطمينان حاصل شود که تمامي ذينفعان در تدوين تصميمات ، برنامه ها و سياست هاي دانشگاه مشارکت دارند.
ع (Faculty members self-government) در پايگاه هاي بين المللي معتبر: Science Direct،Springer ،Wiley Online Library ،ERIC ،Sage Journals ،Emerald در بازه زماني (٢٠٠٠ - ٢٠٢٠) جستجو به عمل آمد؛ ٣) انتخاب پژوهش مناسب ؛ در اين مرحله با استفاده فرم پريسما١٠ و معيارهاي محققان پژوهش در جدول (١) مقالات مناسب گزينش شدند.
يافته هاي اين مولفه با برايندهاي پژوهشي (براي نمونه Lougheed ;٢٠٠٤ ,Pope ;٢٠٠١ ,Rhoades &Pidgeon, Maitland & & & Katz, 2004; Lougheed 2016; Lapworth, 2004; Santiago etal.
يافته هاي اين مؤلفه با نتايج مطالعات (براي نمونه Kezar ;٢٠١٧ ,Stutzman & Sam, 2014; Pope, & Miller, 2000; Talburt, 2005; Schoorman & Acker-Hocevar,, ٢٠١٣ ,Porter ;٢٠١٠) همخواني دارد.