خلاصة:
واقعهنگاری عاشورا یکی از موثرترین شیوهها در جهت پاسداشت و حفظ ارزشهای والای حادثه کربلا، همواره در طول تاریخ مورد توجه محققان بودهاست. آثار عاشورایی از لحاظ متنی خالی از ضعف نیستند، از اینرو بررسی صحت و سقم مضمون و محتوای این آثار ضروری است. یکی از دورههایی که به دلیل رشد بیسابقه مقتل نگاری و همچنین فراوانی آسیبهای متنی در آثار عاشورایی، مورد توجه قرار گرفته، عصر حاکمیت قاجاریان است. مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که چگونه و با چه روشهایی میتوان به آسیبهای متنی موجود در مقاتل عصر قاجار پی برد؟ در این مقاله، معیارو ملاکهای کارآمد و شفافی به منظور چگونگی تشخیص این آسیبها در عصر مورد پژوهش، معرّفی و تبیین شدهاست. بر اساس بررسیهای صورت گرفته، میتوان گفت که معیارهایی مانند عقل سلیم، شأن و عنصر عزّت طلبی امام حسین(ع) و اهل بیت(ع)، جامعهشناسی شهرهای مرتبط با واقعه و باورهای فکری و مذهبی آن عصر از مهمترین ملاکهای آسیبشناسی متنی اخبار عاشورا در مقاتل عصر قاجار به حساب میآیند.
The historiography of Ashura has always been considered by scholars throughout history as one of the most effective ways to protect and preserve the high values of Karbala. Since Ashura works are not devoid of weaknesses, it is necessary to study the accuracy of the content of these works. One of the periods that has been considered due to the unprecedented growth of Muqatil writing as well as the abundance of textual harms in Ashura works, is the Qajar government period. The main issue of this research is how we can find existing textual harms in the Muqatil of the Qajar period. Clear and efficient criteria to know how to distinguish these harms has been introduced and explained in this article. Based on the considerations, it can be concluded that criteria such as common sense, the dignity, the element of honour seeking of Imam Hussein (AS) and Ahl al-Bayt (AS), sociology of related cities to the event, and the intellectual and religious beliefs of that era are of the most important criteria for assessing the textual pathology of Ashura news in Muqatil of the Qajar period.
ملخص الجهاز:
بر اين اساس ، گزارش هايي مانند عروسي حضرت قاسم با دختر امـام حسـين در آستانه ورود او به ميدان نبرد بـا دشـمنان در روز عاشـورا (شـريف کاشـاني، ٢/ ٤٢١)، ريختن سرهاي بي تن و تن هاي بي سر مانند برگ خزان به خـاک ميـدان نبـرد، متـواري ساختن سپاه دشمن توسط حضرت عباس پس از قطع شدن دست راست آن حضرت و حمل مشک آب با دوش چپش (جوهري، ٤٩٩)، جاري شدن سيل خون تا رکاب اسب براثر کشته شدن اشرار به دست امام حسـين پـس از شـهادت فرزنـدش علـي اکبـر (دربنـدي، ٢ / ١١٧)، بـه قتـل رسـيدن بـيش از ده هـزار نفـر از دشـمنان توسـط امـام ٣٣ حسين از حمله آن حضرت بـر ميمنـه و ميسـره و قلـب جنـاح دشـمن و خطـاب رسيدن از عالم بالا که اگر با قوت امامت جهاد کني، پس چگونه امروز بـه ملاقـات مـا فائز خواهي شد؟ (نراقي، ٤٨٨)، کشته شدن بيست وپنج هزار نفر از سپاه عمر بـن سـعد به دست امام حسين در حالت جراحت شديد (شريف کاشاني، ٢/ ١١٧)، همچنـين اخبار مربوط به نمايان بـودن چهـار هـزار و صـد و هشـتاد زخـم در بـدن مطهـر امـام حسين (دربندي، ٣ / ١٧)، مساوي دانستن تعداد زخم ها و ضربه هاي بدن مطهر امام حسين با تعداد آيات قرآن و يـا مسـاوي دانسـتن تعـداد زخـم هـاي بـدن پـاک آن حضرت با ١١٤ «بسم الله » در قرآن ، (شوشـتري، ٢٨٣)، حکايـت عجيـب وغريـب غسـل نمودن امام حسين در شب شهادتش ، با آبي که فرزندش علي اکبر براي او آورده بود و سپس وضو ساختن با خـون مطهـر خـود و انجـام غسـل ترتيبـي و ارتماسـي بـا آن (شوشتري، ٤٧) ازجملـه مـواردي اسـت کـه عمـدتاً باهـدف پررنـگ جلـوه دادن بعـد حماسي، داستاني و افزودن به شمار کرامات و معجزات امام حسين بـه هـر طريـق ممکن ، در بيشتر مقاتل اين دوره ظهور و بروز يافته است .