خلاصة:
با تغییر موقعیت و بهبود منزلت اجتماعی و حقوق انسانی زنان در بستر تحول پاردایمیک و گفتمانی فرهنگ اروپا در قرون اخیر و انتقال دستاوردهای فکری آن به جهان اسلام، مسئلۀ زنان از موضوعات مهم جامعه شناختی جهان اسلام شد. درهم تنیدگی مسائل و تسلط گفتمان دینی در جهان اسلام نیز بخش مهمی از بحث و گفتوگو دربارۀ زنان را در حوزۀ دین و حیطۀ شریعت قرار می دهد، به این ترتیب زن از مسائل متفکران مسلمان میشود و همچنین چالش های بومی زن معاصر موجب شد پژوهش های میانرشته ای و تخصصی در امور زنان شکل گیرد. نصر حامد ابوزید نومعتزلی، اندیشمند مسلمان با بهره گیری از آموزه های اسلامی و علومی چون جامعه شناسی، زبانشناسی و رویکردی انسانگرایی و روش هایی همچون هرمنوتیک با نگاهی نو و مفسرانه که برگرفته از رویکرد قرآنی است، به مسئلۀ زن توجه ویژه ای دارد. تلاش های وی متمرکز بر بازنمایی چهرۀ زن مسلمان با رویکرد جامعه شناختی، متناسب با تحولات عصری دربارۀ حقوق و بحران های اجتماعی زنان است. پژوهش پیشرو درپی دستیابی بر مولفههای مفسرانۀ حامد ابوزید و راه حل او برای مسئلۀ زنان است. وی معتقد است چالش های معاصر زن مسلمان نه برآمده از قرآن، بلکه در سنت های مردانه، تسلط فضای پدرسالارانه و تصلبگرای عرب ریشه دارد. وی با بیان اینکه «مسئلۀ زن اساسا امری اجتماعی است» آن را از امور دینی جدا میکند و برآن است تا با الگو گرفتن از نگاه قرآن به زنان، توجه به تاریخمندی متن مقدس و درنهایت توسل به سکولاریسم در قانونگذاری، به حل آن بپردازد. این پژوهش برای پرداختن به آرای حامد ابوزید از روش توصیفی ـ تحلیلی متکی بر تحلیل محتوا بهره گرفته است.
Abstract
Following the improvement of social status and human rights of women in the context of paradigm shift and discourse of European culture in recent centuries and the transfer of its intellectual achievements to the Islamic world, the problem of women became one of the important sociological problems in the Islamic world. In the Islamic world, due to the complexity of issues and the hegemony of religious discourse, an essential part of women’s issues belongs to the field of religion. Nevertheless, with women becoming a problem and other native challenges for Muslim thinkers; Scholars have shifted to interdisciplinary and specialized studies in women affairs. As one of the neo-Muchr('39')tazilite thinkers, Hamed Abu Zayd deals with the problem of women by using sciences like sociology, linguistics and, adoption approaches such as humanism and methods like hermeneutics and a new look at the interpretation of the Quran. This research is searching for the components of Abu Zayd interpretation and his solution to the womenchr('39')s problem. He believes the contemporary challenges of Muslim women are not rooted in the Quran but are rooted in masculine traditions, the dominance of the patriarchal atmosphere. By stating "the problem of women is essentially a social problem" he separates it from religious affairs and intends to follow the Quranic view of women, pay attention to the historicity of the scripture and ultimately resort to secularism in legislation to solve it. This research has used a descriptive-analytical method based on content analysis to receive the opinion of Abu Zayd.
ملخص الجهاز:
دربارة ديدگاه ها و 84 عقايد او نيز آثاري کلي موجود است که مفصل ترين آن را پژوهشگاه فرهنگ و انديشۀ اسلامي انجام داده است و يک جلد از مجموعه مقالات خود را به آراي ابوزيد اختصاص داده است (مجموعه مقالات جريان شناسي و نقد اعتزال نو (ج ٤، چالش با ابوزيد)، ١٣٩٣)، اما دربارة موضوع و مسئلۀ اين پژوهش ، آثاري که به شکل مستقيم به آن پرداخته اند ميتوان به مقالاتي چون «بررسي و نقد مسئلۀ زن از ديگاه نصر حامد ابوزيد» و «بررسي و نقد برخي از مهم ترين ادعاها و مباني ابوزيد در دوائرالخوف » اشاره کرد (توسلي، ١٣٩٧) و (رستگاري، ١٣٩١) اين نوشته ها عمدتا نقدي بر آراي ابوزيد هست و در حوزة علوم دين قرار ميگيرد نه تاريخ انديشه و درپي آن هستند تا درستي يا نادرستي آراي او را بررسي کنند.
پژوهش هاي ديگري که به صورت گذرا و در ذيل مباحث خود به زنان نيز پرداخته اند ميتوان به مقالۀ «بررسي عينيگرايي و نسبيگرايي حامد ابوزيد و تأثير آن بر بعضي برداشت هاي تفسيري وي از قرآن » و «عدالت قرآني در انديشۀ نصر حامد ابوزيد» اشاره کرد (حاجي اسماعيلي و بناييان اصفهاني، ١٣٩٤؛ علياکبر عليخاني، ١٣٨٢).
p ,١٩٩٢ ,Mernissi)، اما آراي ابوزيد در برابر اين دو قرار ميگيرد و بيان ميکند باتوجه به بافت نزول آيات اسلام روندي را درپيش گرفته که به بهبود شرايط زنان کمک کرده است و اين متون تفسيري هستند که با استيلاي جمود خود بر جامعه ، اجازه نميدهند اين روند رو به بهبود به راه خود ادامه دهد (ابوزيد، ١٣٩٧، ص .