خلاصة:
ماهیت هویت ملـی در هـر جامعهای بـه ابعـاد سـازنده و وضعیت آن بستگی دارد و بهتبع ماهیت ابعاد سازنده و وضعیت آن نتایج متفـاوتی را نیـز در جوامع مختلف بههمراه خواهد داشت. مطالعۀ حاضر به بررسی رابطۀ بین آگاهی تاریخی و هویت ملی شهروندان شهر کرمانشاه، در یک نمونۀ 384 نفری از افراد 18 سال به بالا پرداخته شده است. هدف اصلی تحقیق بررسی رابطۀ بین آگاهی تاریخی و هویت ملی شهروندان (مطالعۀ موردی شهر کرمانشاه) است. اعتبار پرسشنامه از طریق اعتبار صوری و پایایی آن نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ تایید شد که بیشتر متغیرها سطح آلفای بالای 75/0 را داشتهاند که نشاندهندۀ قدرت بالای ابزار سنجش است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار آماری اس.پی.اس.اس. و از تکنیکهای آمار استنباطی همچون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بین آگاهی تاریخی و کل هویت ملی (445/0=r)، هویت ملی در بعد اجتماعی (104/0=r)، در بعد سیاسی (583/0=r)، در بعد جغرافیایی (432/0=r) و در بعد فرهنگی (260/0=r) رابطۀ مثبت و معناداری وجود دارد. بهعلاوه نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز بیانگر آن است که تاثیر آگاهی تاریخی در بعد سیاسی (553/0Beta=)، بعد جغرافیایی (141/0Beta=) و بعد اجتماعی (110/0Beta=) است. این سه مولفه آگاهی تاریخی توانستند نزدیک به 40 درصد از فضای مفهومی متغیر وابستۀ هویت ملی را تبیین و پیشبینی کنند. براین اساس میتوان گفت دخالت دادن شهروندان در تصمیمات سیاسی و فرهنگی کشور، گسترش عرضۀ اطلاعات برای آشنایی مردم با ابعاد تاریخی، اجتماعی و سیاسی زندگی میتواند حس مشترک همبستگی و هویت ملی را در آنها ارتقا دهد.
Abstract
The nature of national identity in any society depends on the dimensions of the constructor and its status, and consequently the nature of the constructive dimension and its status will bring different results in different societies. In the present study, the relationship between historical awareness and national identity of citizens in Kermanshah, in a sample of 384 people aged 18 and over has been studied. The main purpose of this study is to investigate the relationship between historical awareness and national identity of citizens (a case study of Kermanshah). The validity of the questionnaire was confirmed through formal validity and its reliability was confirmed by Cronbachchr('39')s alpha coefficient. Most variables had an alpha level above 0.75, which indicates the high power of the measuring instrument. SPSS statistical software and inferential statistical techniques such as Pearson correlation coefficient and regression were used to analyze the data. Findings show that between historical awareness and total national identity (r = 0.445), national identity in the social dimension (r = 0.104), in the political dimension (r = 0.583), in the geographical dimension (0.432) R = 0) and there is a positive and significant relationship in the cultural dimension (r = 0.260). In addition, the results of multivariate regression also indicate that the effect of historical awareness is in the political dimension (Beta = 0.555), geographical dimension (Beta = 0.141) and social dimension (Beta = 0.101). These three components of historical consciousness were able to explain and predict about 40% of the conceptual space of the dependent variable of national identity. Accordingly, it can be said that involving citizens in the political and cultural decisions of the country, expanding the supply of information to familiarize people with the historical, social and political aspects of life can promote a common sense of solidarity and national identity.
ملخص الجهاز:
ميتوان گفت افراد و جوامع بشري با پيوند دادن حال خود با گذشته هويتشان را شناسايي ميکنند و در مرحلۀ بعد براي حرکت به سوي آينده داراي اهداف و آرمان هاي مشترک ميشوند درنتيجه انسان ها با آگاهي از حرکت و تداوم خود در بستر زمان خودشان و هويتشان را در چارچوب آن باز مييابند بنابراين هرگونه هويت فردي و اجتماعي نيازمند تداوم فردي و اجتماعي در بستر زمان است و چنين تداومي احساس نميشود مگر در صورت وجود يک گذشتۀ معنادارتر؛ بنابراين مفهوم آگاهي تاريخي در کنار هويت نقش کليدي دارد (خلعتبري و لطف آبادي، ١٣٩٣، ص .
شهرام نيا و همکاران (١٣٩٣) با عنوان «بررسي تأثير شبکه هاي اجتماعي بر ميزان هويت ملي (مطالعۀ موردي: دانشجويان دانشگاه اصفهان )» نشان داده اند که قرار گرفتن افراد در شبکه هاي متنوع اجتماعي با ابعاد مختلف هويت ملي (فرهنگي ـ اجتماعي، هويت سياسي، هويت تاريخي و هويت سرزميني) رابطۀ هم افزا و معناداري دارد هر چند اين رابطه در ارتباط با شبکه هاي درون گروهي به اثبات نرسيد.
توسلي و ادهمي (١٣٩١) در پژوهشي با عنوان «حافظۀ تاريخي ، هويت قومي و جهاني شدن : پژوهش بين نسلي در شهر سنندج » با يک نمونۀ ٤٥٥ نفري از شهروندان بالاي ١٥ سال نشان داده اند که هويت قومي نسل کهن سال ، حافظۀ تاريخي نسل ميان سال و بهره گيري از رسانه هاي جهاني نسل جوان وجود دارد و جامعه پذيري براساس آگاهي تاريخي به سبک کردي ، احساس تبعيض قومي و حافظه تاريخي بيشترين تأثير را بر متغير هويت قومي داشته است .