خلاصة:
پیشهوران (یا تخصصیهای) امنیت یکی از مفاهیم اصلی مکتب پاریس میباشد و به کنشگرانی غیردولتی اطلاق میگردد که هم تهدیدهای متوجه یک کشور را و هم نحوه مقابله با این تهدیدها را تعریف مینمایند. بنابراین میتوان گفت که پیشهوران امنیت که نقش سیاسی آنان در حوزه عمومی و رسانهای کمتر قابل مشاهده است و ادعای دارابودن شناخت امنیتی را دارند، در تعریف مشکلات سیاسی-امنیتی دارای مشروعیت خودخوانده و قدرت هستند. این پژوهش در پی پاسخ به این سوال اصلی که پیشهوران امنیت چه نقشی را در سیاستخارجی و امنیتی ایالات متحده درقبال جمهوری اسلامی ایفا مینمایند؟ این فرضیه را ارائه میدهد که «پیشهوران امنیت در ایالاتمتحده با انجام چهار اقدام: 1) ایجاد «رژیمِ حقیقت» و برچسب «واقعیت» زدن به تنها نوع خاصی از «شناخت» در مورد جمهوریاسلامی و معرفی آن بهعنوان پدیدهای «یاغی، حامی تروریسم، برهمزننده نظم موجود وامثالهم» و مبتنی نمودن «شناخت» جامعه و نخبگان ایالاتمتحده از جمهوریاسلامی برهمین مبنا؛ 2) تعریف و (بر)ساخت[یا تکوین] جمهوریاسلامی بهمثابه یک تهدید و پدیده موجد ناامنی متوجه منافع، ملت و متحدان ایالاتمتحده؛ 3) امنیتیکردن جمهوریاسلامی و4) تعریف شیوههای مقابله با جمهوریاسلامی در سیاستهایی نظیر تهاجم نظامی و تهدید بهآن، تغییر نظام، مهار، تحریم و نفوذ؛ به سیاست خارجی و امنیتی ایالاتمتحده در قبال جمهوریاسلامی شکل میدهند.
Professionals of Security is one of the main concepts of the Paris School and refers to non-governmental actors who Defines threats to a country and how to deal with these threats. (Researchers at the Paris School use the term insecurity instead of threat). Thus, it can be said that Professionals of Security whose political role is less visible in the public sphere and the media, and who claim to have security knowledge, have self-imposed legitimacy and power in defining political-security problems. This study seeks to answer the main question, "What role do Professionals of Security play in the foreign and security policy of the United States towards the Islamic Republic of Iran?" The Professionals of Security in the United States take four steps: 1) to establish a "truth regime" and to label "reality" only the specific type of "knowledge" about the Islamic Republic. And introducing it as a phenomenon of "Rogue, supporters of terrorism, Revisionist and the like" and based on the "knowledge" of society and elites of the United States of the Islamic Republic of Iran on this basis; the Islamic Republic as a threat and a phenomenon of insecurity for the interests, nation and allies of the United States; 3) securitization of the Islamic Republic of Iran; and 4) defining ways to deal with the Islamic Republic of Iran in Policies such as military aggression and threat, Regime Change, containment, sanctions and infiltration; "They shape the foreign and security policy of the United States towards the Islamic Republic.
ملخص الجهاز:
ايـن پژوهش در پي پاسـخ بـه اين سـؤال اصلي که پيشـه وران امنيت چه نقشـي را در سياسـت خارجي و امنيتـي ايـالات متحـده درقبـال جمهـوري اسـلامي ايفـا مينماينـد؟ ايـن فرضيـه را ارائـه ميدهـد کـه «پيشـه وران امنيـت در ايالاتمتحـده بـا انجـام چهـار اقـدام: ١) ايجـاد «رژيـم حقيقـت » و برچسـب «واقعيـت » زدن بـه تنها نـوع خاصي از «شـناخت » در مـورد جمهورياسـلامي و معرفـي آن به عنـوان پديـده اي «ياغـي، حامـي تروريسـم ، برهم زننده نظـم موجـود وامثالهـم » و مبتنـي نمـودن «شـناخت » جامعـه و نخبـگان ايالاتمتحـده از جمهورياسـلامي برهميـن مبنـا؛ ۲) تعريـف و (بـر) سـاخت [يا تکويـن ] جمهورياسـلامي به مثابـه يـک تهديـد و پديـده موجـد ناامنـي متوجـه منافـع ، ملـت و متحـدان ايالاتمتحـده ؛ ۳) امنيتيکـردن جمهورياسـلامي و٤) تعريـف شـيوه هاي مقابلـه بـا جمهورياسـلامي در سياسـت هايي نظيـر تهاجم نظامـي و تهديد به آن، تغيير نظـام، مهار، تحريم و نفوذ؛ به سياسـت خارجـي و امنيتـي ايالاتمتحـده در قبـال جمهورياسـلامي شـکل ميدهنـد.
بنابرايـن ، ايـن پژوهـش در پي پاسـخ به اين سـؤال اصلي کـه «پيشـه وران امنيت چـه نقشـي را در سياسـت خارجـي و امنيتـي ايـالات متحـده در قبـال جمهـوري اسـلامي ايفـا مينماينـد؟» ايـن فرضيـه را ارائـه ميدهـد کـه «پيشـه وران امنيـت در ايـالات متحـده بـا انجـام چهـار اقـدام: ١)ايجـاد «رژيـم حقيقت » و برچسـب «واقعيـت »زدن بـه تنهـا نـوع خاصـي از «شـناخت » درمـورد جمهـوري اسـلامي و معرفـي آن به عنـوان پديـده اي «ياغـي، ددمنـش ، حامـي تروريسـم ، برهم زننـده نظـم موجـود، سـرکوبگر، سـتيزه جو، داراي روحيـه پرخاشگرانـه و امثالهـم » و مبتنينمـودن «شـناخت » جامعـه و نخبـگان ايـالات متحده از جمهوري اسـلامي بـر هميـن مبنـا؛ ۲)تعريـف و (بر)سـاخت [يا تکوين ] جمهـوري اسـلامي به مثابه يـک تهديـد و پديـده موجـد ناامنـي متوجـه منافـع ، ملـت و متحـدان ايـالات متحـده ؛ ۳)امنيتيکـردن جمهـوري اسـلامي؛ و ٤)تعريـف شـيوه هاي مقابلـه بـا جمهـوري اسـلامي در سياسـت هايي نظيـر تهاجـم نظامـي و تهديـد بـه آن، تغييـر نظـام، مهـار، تحريـم و نفوذ؛ به سياسـت خارجـي و امنيتي ايالاتمتحـده در قبال جمهورياسـلامي شـکل ميدهنـد».