خلاصة:
پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به دو سؤال «امتناع شناخت ذات الهی به چه معنا است؟» و «این امتناع چه دلایلی دارد؟» شکل گرفته و در فرآیند پژوهش دادههای زیر به دست آمده است، دلایل فخر مبنی بر شناختناپذیری ذات مخدوش به نظر میرسد چرا که: مبنای غیریت ذات و صفات و وجود ماهیت در خدای متعال قابل خدشه است، اعتقاد بر عدم شناخت کنه ذات مساوی با تعطیل شناخت در مورد موجود بسیط است، تصورناپذیری خدای متعال صحیح است اما ممکن است راههای دیگری برای شناخت وجود داشته باشد، برخی از دلایل نیز مبنی بر مقایسه است و بیشتر جنبهی مثال دارد تا دلیلی مستقل، بنابراین دادهها و نتایج به نظر میرسد فخر رازی در مسئله سیری خطی نداشته و در برخی موارد متمایل به امکان شناخت ذات الهی نیز هست. فخر رازی با ساماندهی نظام شناخت بر مبنی فنا و به دلیل مشکلات موجود در اعتقاد به عدم امکان شناخت ذات، از عدم امکان دست برمیدارد که موضوع پژوهشی دیگر از نگارندگان خواهد بود.
The present research seeks to answer the two questions from “What does the impossibility of knowledge of the divine essence mean?” and “What are the reasons for this impossibility?” The following conclusions have been obtained in this research: the nonidentity of essence and attributes, and the nonidentity of existence and quiddity in God cannot be accepted; the inconceivability of God essence is true, but there may be other ways of knowing Him. Furthermore, some of Fakhr al-Din al-Razi’s reasons are similar to like examples than independent reasons. Therefore, the data and results seem to show that Fakhr al-Din al-Razi does not have a consistent manner on the issue and in some cases believes in the knowability of the divine essence. The authors will address the possibility of the knowability of the divine essence from the perspective of Fakhr al-Din al-Razi in another independent study.
ملخص الجهاز:
تحليل و نقد نظريه ي «عدم امکان شناخت ذات الهي از منظر فخر رازي » اميرحسين منصوري نوري ١، عين الله خادمي ٢، مروه دولت آبادي ٣ ، زينب درويشي ٤ (تاريخ دريافت مقاله : ۹۹/۹/۲۳- تاريخ پذيرش مقاله : ۱٤٠٠/۱/۱۷) چکيده پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گويي به دو سؤال «امتناع شناخت ذات الهي به چه معنا است ؟» و «اين امتناع چه دلايلي دارد؟» شکل گرفته و در فرآيند پژوهش داده هاي زير به دست آمده است ، دلايل فخر مبني بر شناخت ناپذيري ذات مخدوش به نظر مي رسد چرا که : مبناي غيريت ذات و صفات و وجود ماهيت در خداي متعال قابل خدشه است ، اعتقاد بر عدم شناخت کنه ذات مساوي با تعطيل شناخت در مورد موجود بسيط است ، تصورناپذيري خداي متعال صحيح است اما ممکن است راه هاي ديگري براي شناخت وجود داشته باشد، برخي از دلايل نيز مبني بر مقايسه است و بيش تر جنبه ي مثال دارد تا دليلي مستقل ، بنابراين داده ها و نتايج به نظر مي رسد فخر رازي در مسئله سيري خطي نداشته و در برخي موارد متمايل به امکان شناخت ذات الهي نيز هست .