خلاصة:
«خوان هشتم» اخوان ثالث، بازسازی فضای ایران باستان است و در آن توجّه ویژهای به فلسفه زردشت شعر شده است. اخوان در این شعر، به سرانجام زندگی و فلسفه اصالت وجود قهرمانان نگاهی متفاوت از نگاه معمول فلسفه اصالت وجود و پوچگراییِ غرب دارد؛ وی درصدد احیای فرهنگِ ایران باستان و فلسفه و آیین زرتشت و مزدک است تا با این دیدگاه به عدالت اجتماعی، دادگری حال و گذشته معنایی متفاوت بدهد. از نظر اخوان، دیدگاه، اندیشه، هستی و مرگ قهرمان داستان با دید معمول غرب فرق دارد. از سویی دیگر، همریشه بودن اسطورههای دینی- فلسفی هند و اروپایی و ایرانی سبب گردیده است تا رگههایی از فلسفة غرب نیز در شعر وی برجسته شود؛ از دیدگاه قهرمانان شعر، هستی، جاوید و وابسته به اهورامزداست و آنان «زندگی» را در برابر «نا- زندگی» قرار میدهند که آن هم بخشی از هستی است، برخلاف اگزیستانسیالیستهای غربی و پوچگرایان که انسان را به «خود رها شده» و زندگی را پوچ میانگارند. وی اینگونه بر پوچی روزگار خویش غلبه میکنند و به زندگی معنا میدهد. در این پژوهش، تناقضگوییهای اخوان در خصوص گذشته ایران باستان نیز مورد مداقّه قرار گرفته است.
In this article, we argue that two poems of the "Khane Hastom" of Akhavan Sales are the reconstruction of the atmosphere of ancient Iran and special special attention is paid to the philosophy of Zoroaster. He seeks to revive the culture of ancient Iran and the philosophy and religion of Zoroaster and Mazdak in order to give a different meaning to the social justice or justice of the past. According to Akhavan, the view of the thoughts, existence and death of the protagonist is different from the common view of the western thinkers. On the other hand, the coexistence of Indo-European and Iranian philosophical religious myths has caused traces of western philosophy to be highlighted in his poetry; From the point of view of the heroes of poetry, existence is eternal and related to Ahuramazda, and they contrast "life" and " nonliving" which is also a part of existence. unlike western existentialists and absurdists who believe " man is alone and life is absurd". In this way, they overcome the emptiness of their time and give meaning to life. In this study,the contradictions of Akhavan about ancient Iran have also been examined. Keywords: Khane Hastom, Philosophy of Zoroaster, Absurdism, Akhavan Sales.
ملخص الجهاز:
از طرف ديگر اين موضوع براي شاعر تناقض ايجاد ميکند؛ تناقضي که اگر زماني به برتري يکي بر ديگري انجامد کار هنرمند رو به اتمام است ، با اين حال کشف وجود چنين تناقض هايي در شعر شاعران دشوار است اما مهم ترين نمونۀ اين تناقض را در حوزة الهيات هر هنرمندي ميتوان بيش تر از حوزه هاي ديگر احساس کرد؛ همان طوري که در اشعار شاعران بزرگ ايران زمين چون حافظ ، مولوي، سعدي و ديگر عارفان جلوه گر و معني شعرشان را دو و گاه چندسويه کرده است و هر خواننده اي، با ذوق خويش از معني آن برداشت تازه اي دارد و از طرف ديگر «خاستگاه اين تناقض همان ارادة معطوف به آزادي است که در کمون ذات انسان به وديعت نهاده شده است .
و نميبيند کنار پوزشان ، اما بوي گند شعله هاي کر کننده و کوريآور را، که با آن ها داغ هاي خال - چونان خال هاي داغ - مي کوبند بر پيشاني چين خوردة آدم و همين امروز يا فرداست کآدميت را فرو ميبلعد و ميشويد از رخسارة پر آبلۀ عالم (اخوان ، ١٣٩١: ٨٣-٧٩) اخوان در خوان هشتم با واژگاني چون تيره ، روشن ، آتش ، راوي توسي، همراهي نقل با سند، عيار مهر و کين مرد و نامرد، هيچ –هم چون پوچ – عالي نبودن ، با مهر پيمان بستن ، انديشيدن و اصطلاحاتي از اين دست ، يادآور اهميت آيين هاي زرتشت و مزدک است که هرکدام از اين اديان خود طرف دار اصلاحات اجتماعي و اصلاح جامعۀ خويش بوده و تغيير و تحولاتي را در اجتماع ايران آن روزگار رقم زده اند که به سختي از جانب حکومت وقت سرکوب شده اند اما تأثير انکارناپذيري بر جامعۀ خويش داشته اند طوري که ميتوان گفت که يکي از دلايل سقوط دولت ساساني سرکوب مزدکيان آن دوره بوده است .