خلاصة:
در این مقاله رابطه بین آزادسازی تجاری (در قالب سه شاخص متفاوت) با کل درآمدهای مالیاتی و چهار پایه مالیاتی با استفاده از دادههای تابلویی 32 کشور کمتر توسعهیافته و درحال توسعه عضو سازمان تجارت جهانی، طی دوره 2015-2000، مورد بررسی قرار گرفته است. اگرچه متغیرهای مستقل بسیاری در قالب بررسی تأثیر ویژگیهای ساختاری و محدودیتهای نهادی و سیاسی بر درآمدهای مالیاتی در مدلها گنجانده شدهاند، اما هدف اصلی این مطالعه بررسی تأثیر آزادسازی تجاری بر درآمدهای مالیاتی با استفاده از شاخصهای مختلف آزادسازی تجاری است. در این مطالعه از سه شاخص «باز بودن تجارت»، «نرخ تعرفه» و «آزادی تجارت» برای نشان دادن میزان آزادسازی تجاری استفاده شده است و نتایج نشان میدهد که هریک از این شاخصها اثرات متفاوتی بر انواع درآمدهای مالیاتی داشتهاند. بر اساس نتایج بهدست آمده، کل درآمدهای مالیاتی و پایههای مختلف آن، چندان تحتتأثیر افزایش باز بودن تجارت (سهم تجارت از تولید ناخالص داخلی) و آزادی تجارت (حذف موانع تعرفهای و غیرتعرفهای) نیستند. این موضوع در حالی است که تأثیر آزادسازی تجاری بر ساختار مالیاتی به شکل کاهش نرخهای تعرفهای بیش از دو شاخص دیگر آزادسازی است. همچنین نتایج نشان میدهد که در هر سه شاخص استفاده شده برای آزادسازی تجاری، افزایش آزادسازی با تغییر در ترکیب مالیاتی در کشورهای در حال توسعه همراه است. یعنی با افزایش آزادسازی، از سطح مالیات بر تجارت کاسته شده و بر میزان مالیاتهای داخلی مانند مالیات بر کالا و خدمات، مالیات بر شرکتها و مالیات بر درآمد اشخاص افزوده شده است. هرچند که میزان این تغییرات در کاهش نرخ تعرفه بیش از دو شاخص دیگر آزادسازی تجاری است.
In this paper, the relationship between trade liberalization (three different indicators) and total tax revenues collected from four tax bases has been examined using a panel data of 32 less -developed and developing countries (members of WTO) during the period 2000-2015. Although many independent variables have already been included in the models to study the effect of the structural features as well as institutional and political constraints on tax revenues, the present study focuses on reviewing the effect of trade liberalization on tax revenues using different trade liberalization indicators. To this end, three indicators "trade openness", "tariff rate" and "trade freedom" have been taken into account as representatives of liberalization and the results obtained show that each of these indicators has had different effects on tax revenues. Based on the results, tax revenues are not so much affected by the increased trade openness (trade share of GDP) and trade freedom (removal of tariff and non-tariff barriers), while the impact of trade liberalization on the tax structure in the form of lower tariff rates is more than the impacts of two other indicators of liberalization. The results also show that an increased liberalization (for each of the three indicators used for trade liberalization) is associated with a shift in tax mixture in developing countries. With an increase in the liberalization level, international trade taxes have been reduced, and domestic taxes (such as taxes on goods and services, corporate income tax, and personal income taxes) have increased.
ملخص الجهاز:
دیدگاه نخست بیانگر آن است که آزادسازی تجاری به طور بالقوه تخصیص منابع داخلی را بهبود بخشیده و باگسترش پایه های مالیاتی و استقرار بهتر بازارهای خصوصی دربردارنده مزایای زیادی برای تولید داخلی و رشد اقتصادی است ، به طوری که براساس این دیدگاه ، میزان بهره مندی کشورهای درحال توسعه و کمتر توسعه یافته (که سهم مالیات بر تجارت از کل درآمد مالیاتی آنها بالاست ) از آزادسازی تجاری قابل توجه خواهد بود.
در این راستا، با برآورد الگوی رگرسیونی از طریق پانل دیتا در کشورهای درحال توسعه و کمترتوسعه یافته منتخب عضو سازمان تجارت جهانی در حد فاصل سال های ٢٠٠٠ تا ٢٠١٥، تأثیر آزادسازی تجاری (در قالب شاخص های متفاوت ) بر کل درآمدهای مالیاتی و انواع مالیات های داخلی مورد بررسی قرار گیرد و با شناسایی سایر عوامل تأثیرگذار بر درآمد مالیاتی، زمینه افزایش این درآمدها با اتخاذ برنامه ریزی صحیح و سیاست های راهبردی مناسب فراهم شود.
٢- مبانی نظری با وجود اینکه تصور میشود، آزادسازی تجاری تنها از کانال اثرگذاری بر مالیات بر تجارت موجب تغییر در درآمد مالیاتی میشود و به همین دلیل در بسیاری از مطالعات تأثیر آزادسازی تنها بر درآمدهای مالیاتی مورد بررسی قرار گرفته است و توجهی به دیگر پایه های مالیاتی نشده است ، اما باید به این نکته توجه داشت که اجزای درآمد مالیاتی در ارتباط با یکدیگر هستند و تغییر در یکی از آن ها توسط سایر اجزا تضعیف یا تقویت میشود.