خلاصة:
نظام مالیات بر ارزشافزوده، نظام مالیاتی مدرنی است که میتواند نقش مهمی را در اصلاح نظام مالیاتی ایفا نماید و منابع مالی مورد نیاز دولت را برای انجام وظایف گستردهاش فراهم کند. اما ماهیت تنازلی بودن این نوع مالیات سبب شده تا دولت در راستای دستیابی به یکی از اهداف مهم که همانا کاهش نابرابری و توزیع عادلانه درآمد است، با مانع جدی مواجه شود. به منظور تخفیف اثر تنازلی بودن مالیاتها، بهطور کلی دو اقدام اساسی قابل شناسایی است: نخست، اعطای معافیت به آن دسته از کالاهایی که سهم زیادی در سبد بودجه خانوارهای کمدرآمد دارند، و دوم، طراحی یک نظام مالیاتی با نرخهای چندگانه که در آن، کالاهای ضروری با نرخ پایینتر و کالاهای لوکسِ مورد استفاده طبقات بالای درآمدی با نرخهای بالاتر مشمول مالیات شوند. راهکار دوم، ضمن پیچیده نمودن سیستم مالیاتی، هزینههای تمکین و اجرا را بالا میبرد و به همین دلیل، در ایران راهکار نخست مدّ نظر است. در مقاله حاضر، بر آنیم که با استفاده از آمارهای هزینه-درآمد خانوار (به تفکیک شهری و روستایی) طی سالهای 1388 تا 1392 و با بهکارگیری جدول داده-ستانده به منظور بهبود دقت محاسبات، این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم که اعطای معافیتها، چه تأثیری بر تنازلی بودن مالیات بر ارزشافزوده داشته است. یافتۀ اصلی مطالعه حاکی از آن است که معافیتها، شدت تنازلی بودن را کاهش دادهاند.
The value Added Tax system is a modern system that can play an important role in reforming the tax system and financial resources required by the government to perform its heavy duties. But the regressive nature of such taxes has caused the government faces with serious obstacles to achieve one of its important goals, which is inequality reduction and fair income distribution. In order to discount the regressive effect of taxes, generally two basic actions can be identified; First, granting exemptions to those group of goods that has a large share in the low-income householdschr('39') budget portfolio, and the second, designing a tax system with multiple rates, in which the essential goods are taxed with lower rates and luxury goods used by the high income classes are taxed by the higher tax rates. The second approach, while complicating the tax system, increases the compliance and enforcement costs and this is why the first approach has been adopted in Iran.
ملخص الجهاز:
در مقاله حاضر، بر آنیم که با استفاده از آمارهای هزینه -درآمد خانوار (به تفکیک شهری و روستایی) طی سال های ١٣٨٨ تا ١٣٩٢ و با به کارگیری جدول داده -ستانده به منظور بهبود دقت محاسبات ، این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم که اعطای معافیت ها، چه تأثیری بر تنازلی بودن مالیات بر ارزش افزوده داشته است .
مروری بر مطالعات صورت گرفته در ایران نشان میدهد که تمرکز اصلی آنها بر محاسبه اثرات تورمی (عموماً با استفاده از مدل های تعادل عمومی) و اثرات توزیعی (عموماً از مدل های اقتصادسنجی استفاده شده ) بوده است و در هیچ یک از این مطالعات ، بار مالیات بر ارزش افزوده که هر یک از طبقات مختلف درآمدی متحمل میشوند و تأثیر اعطای معافیت روی شدت تنازلی بودن مالیات بر ارزش افزوده مورد بررسی قرار نگرفته است .
در این مطالعه ، برای نخستین بار و با استفاده از آمارهای هزینه درآمد خانوار طی دوره ١٣٨٧ تا ١٣٩٢، بار مالیاتی دهک های مختلف خانوارهای شهری و روستایی محاسبه شده و تأثیر اعطای معافیت روی شدت تنازلی بودن تجزیه و تحلیل خواهد شد.
در واقع این کالاها و خدمات در فهرست معافیت های موضوع ماده (١٢) قانون مالیات بر ارزش افزوده قرار دارند و هنگامیکه مالیات مستتر در این دو کالا با استفاده از جدول داده -ستانده محاسبه میشود، رقم آن برای خانوارهای شهری بالاتر از خانوارهای روستایی به دست میآید.