خلاصة:
علم بومی و نسبت آن با علم دینی در چند دهه اخیر در کانون توجه اندیشمندان مسلمان بوده است. بنابر برخی خوانشها از علم بومی، دستیابی عقل به علم، کاملا بومی و تاریخی است. این رویکرد معمولا در زمره نسبیگرایی و تکثرگرایی معرفتی قرار گرفته و استفاده از آن در مباحث علم دینی، با مبانی معرفتشناختی اسلامی در تعارض دانسته میشود. اما باید توجه داشت برخلاف تلقّی رایج و عرفی که نسبیگرایی را مفهومی عام درنظر گرفته و ریشه آن را در شکاکیت سوفسطائیان میداند که مابعدتجددگرایان آن را در ساحتهای گوناگون بازتولید کردهاند، نسبیگرایی یک کل واحد نبوده و دارای انواع گوناگونی است. حسین کچویان یکی از اندیشمندان حوزه روششناسی علم انسانی ـ اسلامی است، که با تبیین ماهیت بالضروره تاریخی انسان، عقل و علوم انسانی را متکثر میداند. این توجه به بومی بودن ذاتی علوم انسانی، سبب اتهام نسبیگرایی مردود از طرف برخی جریانهای بدیل علم دینی گردیده است. نگارنده در این مقاله کوشیدهاند تا با دقت در ابعاد مسئله و تفکیک میان آنچه مشهور به نسبیگرایی است، با نسبیگرایی مردود و نسبیگرایی معقول و با تبیین دیدگاههای اجتماعی این متفکر مسلمان، خوانشی از دیدگاه وی را ارائه دهند که نظر ایشان در مورد علم بومی گرفتار ایرادات معرفتشناختی انواع نسبیگرایی مردود نشود.
Indigenous science and its relationship with religious science has drawn the attention of Muslim thinkers over the past few decades. Based on some of the readings of indigenous science, reason’s access to science, are quite indigenous and historical. This approach is normally classified in the category of epistemological relativism and pluralism and its application to issues related to religious science is considered in contradiction with Islamic epistemological principles. However, it should be borne in mind that contrary to the prevailing secular approach which considers relativism as a general concept and traces its roots to the skepticism of sophists that was reproduced by postmodernists in different arenas, relativism is not a single totality and has various types. Hossein Kachuyan is a scholar of methodology of human-Islamic science, who by explaining man’s necessarily historical nature, maintains that reason and humanities are plural. This attention to essential indigenousness of humanities has prompted some alternative currents of religious science to accuse it as rejected relativism. Attempts have been made in this research to precisely study different aspects of issue and make a distinction between what is known as relativism and rejected relativism and reasonable relativism. Also the social viewpoints of this Muslim thinker are explained to present a reading of his ideas so that his approach to indigenous science is not entangled in epistemological problems of various types of rejected relativism.
ملخص الجهاز:
نسبيت منظر عالم : به معناي شناخت محدود نسبت گرايي : نسبيت متعلق معرفت : به معناي رابطه مندگرايي نسبيگرايي نيست نسبيت سير پيدايش و مقام گردآوري معرفت معرفتي خاستگاه شکل گيري آنچه مشهور به غيرمعرفتي نسبي گرايي است دوره تاريخي افراد تأثيرگذار فراگير گستره نسبيگرايي موضعي معرفت سلبي يا ايجابي توصيفي يا هنجاري تناقض رابطه ميان گزاره ها عدم تناقض تفاوت مراتب معرفت واقعيت مفهوم چارچوب مفهومي معنا و تفسير متغير وابسته نسبيت معرفت به معناي باورصادق موجه معيار معرفت ارزش و هنجارمندي مسائل و پرسش ها شکل ١: تصوير کلان تمام انواع نسبي گرايي نسبت گرايي برخي از آنچه اصطلاحا به نســبي گرايي شــهره شده است ، اساسا از موضوع نسبي گرايي خارج است ، چراکه مراد بسياري پژوهشگران از نسبي گرايي ، نسبيت معرفت نبوده و تبعات و ملزومات آن را نيز نخواهد داشــت .
(حدادي و حسين زاده ، ١٣٩٥) به نظر مي رســد براي تنوير برخي ابهامات در انديشه کچويان و انتقاداتي که نظرات وي را نوعي از نسبيت فراگير و مردود مي دانند، لازم است نظريه وي را به مدل مفهومي انواع نســبي گرايي عرضه کرده و با تدقيق بحث نشــان داده شود که برخي انواع از جمله «نسبيت متعلق معرفت به معناي رابطه مندگرايي »، «نسبي گرايي مفهومي »، «مراتب علوم در نسبيت معرفتي » و «نسبيت چارچوب مفهومي » در انديشه ايشان بيشتر ديده مي شود که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد.
(کچويان ، ١٣٨٩ ج ؛ ١٣٩١ ج و ١٣٩٢ الف ) نسبي گرايي مفهومي در عين رد تکثرگرايي وجودي، معرفتي و معنايي ايشان در تبيين عدم امکان علم غيربومي ، اشاره مي کند که در نظريه ارسطو نيز در مورد ماهيت جوهر نفس انســاني که آن را ذاتا مجــرد و نيازمند به بدن مي ديد، امکاني براي درک نقش بوم در معرفت ، وجود دارد.