خلاصة:
اینطور ادعا میشود که بکارگیری شاخص معکوس میل در گام دوم از روش دومرحلهای هکمن (۱۹۷۹)، منجر به برآوردهای ناسازگار شده و کششهای بدست آمده قابل اعتماد نیستند. بهمنظور حل مشکل ناسازگار بودن برآورها، "شونکوایلر" و "ین" (۱۹۹۹)، یک راه حل جایگزین معرفی نمودند. در این مطالعه نتایج حاصل از برآورد روش هکمن دو مرحلهای (۱۹۷۹) با نتایج حاصل از رهیافت شونکوایلر و ین (۱۹۹۹)، مقایسه گردیده و همچنین کششهای تقاضا برای گوشت با استفاده از دادههای پیمایش خانوار برای هر دو رهیافت محاسبه شده است. نکته جالب توجه، همسو بودن نتایج هر دو روش و عدم ناسازگاری در روش هکمن دومرحلهای است. هر دو رهیافت مدلسازی نشان میدهند که عوامل اقتصادی نسبت به عوامل جمعیت شناختی بیشترین تاثیر را بر کیفیت تقاضا برای گوشت در ایران دارند. همچنین جهت اثرگذاری کلیه متغیرها در هر دو روش یکسان و لیکن شدت اثرگذاری در روش شونکوایلر و ین بیشتر میباشد.
It is argued that application of the inverse of mill's ratio as a correction factor regression in Heckman’s two-step method leads to inconsistent estimates and the resulted elasticities are not reliable. To avoid inconsistency of sample selection bias, Shonkwiler & Yen (1999) introduce an alternative method. In this paper results of the two-stage Heckman method (1979) are compared with the estimated elasticities by Shonkwiler and Yen. We use Iranian households' survey data to estimate demand elasticities for meat. Interestingly, the results of both methods are similar and there are no inconsistencies in the two-stage Heckman method. Both of the approaches show that, economic factors have greater impact on the quality of demand for meat than demographic factors. Also, estimated coefficient for all variables have the similar sign by the methods, but the magnitude of the resulted effects are larger for Shonkwiler and Yen estimators.
ملخص الجهاز:
در اين مطالعه نتايج حاصل از برآورد روش هکمن دو مرحله اي (١٩٧٩) با نتايج حاصل از رهيافت شونکوايلر و ين (١٩٩٩)، مقايسه گرديده و همچنين کشش هاي تقاضا براي گوشت با استفاده از داده هاي پيمايش خانوار براي هر دو رهيافت محاسبه شده است .
پيش از محاسبه کشش هاي کيفي در اين تحقيق و مقايسه نتايج حاصل از دو روش هکمن دومرحله اي و روش شونکوايلر و ين ، نخست توابع h و f را تعريف مينماييم و ادامه نشان داده ميشود که چگونه از اين توابع براي محاسبه کشش ها استفاده شده است : ٣-١.
برآورد کشش هاي کيفي تقاضا به روش هکمن دومرحله اي گام نخست در روش هکمن : و در گام دوم با توجه به معادله ، خواهيم داشت : کشش هاي مخارج موادغذايي و اندازه اعضاي خانوار مطابق با مقاله ساها (١٩٩٧)، در روش هکمن عبارتند از: (رجوع شود به تصویر صفحه) متغيروابسته قيمت پرداخت شده براي انواع گوشت (V) و همچنين متغير توضيحي مخارج مواد غذايي به صورت لگاريتمي در محاسبات وارد شده اند.
بررسي تأثير متغير جنسيت سرپرست خانوار بر ارزش واحد پرداخت شده نشان ميدهد که با تغيير جنسيت خانوار از زن به مرد، تقاضا براي محصول با کيفيت تر افزايش يافته است .
همچنين نتايج بدست آمده از برآورد هر دو مدل نشان ميدهد که متغير درآمدي مخارج مواد غذايي بيشترين تأثير را در تقاضا براي کيفيت گوشت داشته است .
A. (1991), Quality Variation and Quantity Aggregation in Consumer Demand for Food, American Journal of Agricultural Economics, 73(4): 1204–1212.