خلاصة:
قنات عبارت است از مجموعهای از چند میله چاه و یک کوره (یا کورههای) زیرزمینی که با شیبی کمتر
از شیب سطح زمین» آب موجود در لایۀ (یا لایههای) آبدار مناطق مرتفع زمین را به کمک نیروی ثقل و
بدون کاربرد هیچ نوع انرژی اضافی» جمعآوری میکند و به نقاط پستتر میرساند. در مورد پیدایش قنات
تا کنون فرضیاتی ارائه شده است که مشهورترین آنها فرضیۀ گوبلو است. بر اساس فرضیة گوبلو قنات به
وسیلۀ معدنکاران آکادی ابداع شده است و سپس در مناطق دیگر انتشار یافته است. این معدنکاران که
به دنبال سنگ معدنی مس» کوههای زاگرس را میکاویدهاند با برخورد به سفرههای آب زیرزمینی دچار
مشکل تجمع آب شدهاند. آنها این مشکل را با ایجاد زهکش در کف دهلیزهای معدن حل کرده و تصادفی
به تکنیک قنات دست یافتهاند. اما این مقاله سعی دارد نشان دهد که قنات در پاسخ به تغییرات اقلیم به
صورت خودانگیخته برای افزایش سطح سازگاری اجتماعات انسانی با شرایط محیطی ابداع شده است. ابداع
قنات ممکن است به صورت چندهستهای در چندین نقطة جغرافیایی مستقل از هم اتفاق افتاده باشد. هرچند
با استناد به برخی اسناد تاریخی نمیتوان منکر انتشار جغرافیایی قنات از نقطهای به نقطۀ دیگر شد. اما
الگوی قالب در پیدایش قنات در دنیای باستان» الگوی انتشار نبوده است، بلکه پاسخ خودانگیخته به تغییرات
اقلیمی و تبدیل تدریجی منابع در دسترس آب از آبهای سطحی به آبهای زیرزمینی» مهمترین انگیزش
اصلی ابداع قنات بوده است. قنات را میتوان یکی از فنآوریهایی دانست که سازگاری انسان را نسبت
به تغییرات محیطی به خوبی ارتقا داده و ادامة بقا در شرایط نامساعد فلات مرکزی ایران را امکانپذیر
ساخته است. بنابراین قنات را میتوان پاسخ گروهی جوامع انسانی به تغییرات اقلیم دانست. قنات نیز به نوبۀ خود نظام تولید و ساختار اقتصادی ویژهای را پدید میآورد. این ساختارهای اقتصادی بستر روساختهای
اجتماعی, سیاسی، و فرهنگی شده که تا زمان حاضر در فلات مرکزی ایران دوام و بقا داشته اند.